«علی استواری» یکی از بازیکنان معدودی است که بهعنوان بازیکنی در قواره لیگ برتر و با کولهباری از تجربه، در حال حاضر یکی از مهرههای مهم و تأثیرگذار تیم شهرداری تبریز است که در لیگ دسته دوم فوتبال ایران فعالیت میکند.
استواری در گذشته در تیمهای فولاد خوزستان و صبای قم، بازی در سطح عالی فوتبال ایران را تجربه کرده و حرفهایی شنیدنی برای اهالی ورزش و بهخصوص فوتبالیستهای جوان دارد. گفتوگوی همشهری با وی را در ادامه میخوانید.
وضعیت این روزهای شما در شهرداری تبریز چگونه است؟
8 هفته از رقابتهای لیگ 2 سپری شده و تیم دوم جدول هستیم. شرایط تیم شهرداری تبریز مناسب است و من نیز 3 گل به ثمر رساندهام، 2 پاس گل دادهام و یک پنالتی برای تیمم گرفتهام؛ البته در بازی اول مصدوم بودم و در بازی اخیر تیم هم 3 اخطاره بودم و به میدان نرفتم. امسال شرایط بسیار خوبی دارم؛ 2 پیشنهاد از تیمهای خیبر خرمآباد و فولاد یزد برای لیگ دسته اول داشتم اما چون از لحاظ مالی خیلی بد بود تصمیم گرفتم به شهرداری تبریز ملحق شوم. زندگی در غربت سخت است و هر اندازه که شرایط خوب باشد دوری از شهر و خانواده مشکلات خود را دارد؛ البته اغلب تیمهای کشور در حال حاضر مشکل مالی دارند اما در تبریز شرایط بهتر است.
چرا بهعنوان یک بازیکن قمی در خارج از استان بازی میکنید؟
از سال ٨7-٨6 که از باشگاه پردیس قم به تیم ملی جوانان دعوت شدم، به خارج از قم رفتم و به استقلال اهواز پیوستم. سال ٨8-٨7 در تیم فولاد خوزستان بودم که همان سال صبا به قم آمد و من در برابر صبای قم هم در قم بازی کردم؛ سپس به قم آمدم و یک سال در تیم سازان راه یا همان آریا سپاهان حضور داشتم. بعد از آن به صبا پیوستم و در یک فصلی که در خدمت صبا بودم توانستم ١٠ بازی در لیگ برتر برای صبا انجام دهم. فصل بعد در تیم صبای نوین بازیهای خوبی انجام دادیم اما حمایت کافی از تیم صورت نگرفت. از آن پس تقریباً یک تا 2 سال درگیر مصدومیت شدم تا اینکه به تیم وحدت قم در دسته دوم پیوستم؛ اما با شرایطی که به وجود آمد جدا شدم و در نیمفصل به ابومسلم پیوستم. فصل گذشته و فصل پیش نیز در لیگ دسته دوم در تیم سردار بوکان بودم و امسال هم راهی شهرداری تبریز شدم.
بهطور واقعبینانه برای خود شانس بازگشت به لیگ برتر را قائل هستید؟
وضعیت فوتبال ما بهگونهای شده که رسیدن به اهداف به چیزهای زیادی بستگی دارد. اگر با تمرین و شرایط بدنی و استعداد بتوان به اهداف رسید بدون شک من هم میتوانم به لیگ برتر برسم؛ اما در حال حاضر پیشرفت در فوتبال نیاز به روابط دارد که این روابط را ندارم. زمانی که جوانتر بودیم به ما میگفتند برای بازی در لیگ برتر جوان هستید و باید تجربه کسب کنید. در ٣ تیم لیگ برتری بودم و کم و بیش بازی کردم و پس از آنها در تیمهای ریشهداری مانند ابومسلم و شهرداری تبریز در لیگ ٢ حضور داشتم. در حال حاضر ٢٧ ساله هستم و بسیاری از بازیکنان در این سن تازه به لیگ برتر میرسند در حالی که من تجربه آن را در سنین کم داشتهام.
نظرتان درباره استعدادهای فوتبالی در قم و مقایسه با فوتسال چیست؟
فوتبال قم اگر از فوتسال بیشتر استعداد نداشته باشد کمتر ندارد. همان اندازه که تیم فوتسال ارم کیش سبب شد جوانان قم در فوتسال خود و استعدادشان را به فوتسال ایران معرفی کنند، همان اندازه نیز صبا سبب شد فوتبالیستهای قمی نابود شوند. مگر میشود فوتبال قم در بخش پایه تا این حد خوب باشد اما در این 8 سال نتوانسته باشد 4 بازیکن تحویل لیگ برتر فوتبال ایران دهد؟
اینکه فوتبالیستهای جوان قم راه پیشرفت خود را در شهرستانها میبینند در حالی که صبا سکوی پرتاب بازیکنان شهرستانهای دیگر است، بسیار دردناک است؛ اما اطمینان داشته باشید فوتبالیستهای قمی اگر به بیرون از استان بروند و در تیمهای دیگر بازی کنند بهمراتب بیشتر پیشرفت میکنند. علت آن هم این است که در قم مسئول دلسوز در این بخش وجود ندارد. این تجربه من در این چند سال بوده است.
شما در مقطعی در صبا حضور داشتید و در همان دوران بازیکنان قمی در حال راه یافتن به ترکیب صبا بودند. چه اتفاقی افتاد که بعد از آن دوران، بازیکنای قمی از ترکیب صبا دور شدند؟
این یک بحث مفصل است که به بیبرنامه بودن و نداشتن پایه و اساس در بخش مدیریتی باشگاه صبا بازمیگردد. نخستین بازیکن بومی بودم که برای صبا به میدان رفتم. در فصلی که مهاجمان صبا محسن بیاتینیا، هادی اصغری، فرزاد حاتمی، رامین رضاییان و من بودیم توانستم ١٠ بازی رسمی انجام دهم؛ اما در فصل بعد با روی کار آمدن مدیران قمی و اضافه شدن مربی قمی به کادر بهطور عجیبی من وارد فهرست مازاد شدم. بازیکنانی بودند که برای صبا بازی نکرده بودند یا خیلی کم بازی کرده بودند و سابقه من را نیز نداشتند و سنشان هم از من بالاتر بود و در عین ناباوری قرارداد آنها تمدید شد.
بازیکنان دیگری نیز که به تیم میآمدند پس از اینکه از سهمیه ٢٣ سال خارج میشدند بهطور خودکار از تیم نیز خارج میشدند و٤ بازیکن زیر ٢٣ سال دیگر به تیم میآمدند که آنها نیز مسیر نفرهای قبلی را طی میکردند.
بدترین قسمت داستان بازیکنان قمی اینجاست که به هر شهری که میروند و میخواهند فوتبال خود را ادامه دهند این را میشنوند که چرا صبا شما را نخواست؟ میگویند چرا باشگاه صبا که اغلب بازیکن جوان به خدمت میگیرد بازیکنان شهر خودش را بیرون کرده؟ پس شما بازیکنانی ضعیف و بیکیفیت هستید. اینها واقعیتی است که بازیکنان قمی در فضای خارج از استان با آن مواجه هستند و کار به اینجا میرسد که میگویند کاش صبا هرگز به قم نمیآمد. من سال گذشته در بوکان بودم که تیم ماشینسازی تبریز، که سال گذشته لیگ برتری شد، خواهان من بود؛ اما باشگاه به آنها رضایت نداد. امسال که به تیم شهرداری ملحق شدم باز هم صحبت شد که به تیم ماشینسازی بروم؛ اما گفتند سعی کردیم امسال تیم را بومی کنیم و بعد گفتند چرا صبا نمیروی و باز هم سؤالهای تکراری پیش آمد.
اما در حال حاضر چند بازیکن قمی در صبا حاضر هستند.
خیلی خوشحالم که سیدمهدی حسینی و داوود بهادری در حال حاضر در صبا بازی میکنند؛ زیرا حق این بازیکنان است که در این سطح بازی کنند اما این کافی نیست. مدیران و مسئولان ما همانهایی که بازیکنان قمی را قبول ندارند، رامین رضاییان و روزبه چشمی را نیز قبول نداشتند. برخی بازیکنان چون به آدمهای خاصی وصل بودند رشد کردند اما بازیکنان قمی آمدند و کسی را نداشتند و رفتند. امیدوارم مدیران به این حقیقت رسیده باشند که اختلاف بازیکنان بزرگ لیگ و بازیکنان قم آن اعتمادی است که به آنها شد و به بچههای قم نشد.