به گزارش تابناک قم، دیدار اخیر جمعی از مدیران و مسؤولان سازمان هنری رسانهای اوج با آیت الله جوادی آملی در بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء، نکات بسیار مهمی در خود داشت. نکاتی که در راستای بحث استراتژیک "فقه هنر" – که در همین ماههای اخیر، مورد اشاره رهبر حکیم انقلاب اسلامی هم قرار گرفت – ارزیابی میشود و لازم است تا مجتهدان و فضلای جوان علاقهمند به هنر در حوزههای علمیه و بهویژه حوزه علمیه قم، با پرداختن به آن، مسیر جدیدی را برای تحقق "هنر دینی و معقول" و رها شدن جامعه از آسیبهای جدی تفکر و هنر غرب فراهم آورند.
نگاهی به بیانات مهم آیت الله جوادی آملی در این دیدار روشن می کند که رهنمودهای معظم له در این چهار سرفصل قابل تلخیص است:
1 . ضرورت دستیابی هنرمندان به "شناخت خود"
درباره این سرفصل باید به بحث بنیادین و اصولی "معرفت نفس" به عنوان سودمندترین دانشها اشاره کرد که نه تنها برای هنرمندان بلکه برای تک تک اعضای جامعه اسلامی لازم و ضروری و البته از مقدمات هر امری است.
تعبیر علامه جوادی آملی در این زمینه، این است که حتی پیش از هنرمند شدن، باید به شناخت خود یا همان معرفت نفس دست یافت و به بیان دیگر، نخستین قدم انسان برای هنرمند شدن، شناخت خود است تا از این مسیر، بتوان افراد ساکن و غافل را نیز بیدار و پویا کرد.
بدیهی است که شناخت خود، باید انسان را به خودش به عنوان یک موجود ابدی بشناساند.
در این باره آیت الله جوادی آملی میگوید:
"هنرمند اگر خود را نشناسد، هنری هم نخواهد داشت؛ چراکه هنر باید بوی ابدیت و جاودانگی بدهد."
البته توصیه راهبردی این مرجع تقلید برای رسیدن به این شناخت خود، تشکیل جلسات قرآن برای هنرمندان و همچنین استفاده از الگوسازی فرهنگی است که الگوهایی مانند شهدا و ایثارگران و همچنین استفاده از متونی مانند وصیت نامههای شهدا، برخی پیشنهادهای کاربردی معظم له درباره همین موضوع است.
اینگونه است که در کنار این دو پیشنهاد کاربردی، به نکته سومی هم در بیانات آیت الله جوادی آملی میرسیم که همانا ایجاد سرمایه اصلی یعنی استفاده از سرمایه عقل و معقولات است و استفاده درست یک هنرمند از این سرمایه، میتواند او را به سمت شناخت دقیق خود و البته شناساندن زیباییها به دیگران بکشاند؛ امری که چندان سخت به نظر نمیرسد، چراکه به تعبیر آیت الله جوادی آملی، لذت از زیبایی در ذات و فطرت هر انسانی نهفته است و اگر هنرمند بتواند دیگران را به فطرت خود متوجه سازد، عملا بسیاری از مسیر بیدارسازی و پویایی جامعه و افراد جامعه را طی کرده است.
2 . اهمیت دستیابی به هنر معقول همراه با شناخت آسیبهای تفکر و هنر غربی
تعبیر علامه جوادی آملی درباره آسیبهای تفکر غربی، تعبیر زیبایی است. معظم له، تفکر غربی را دارای دو غده "انکار معاد و تمام شدن انسان با مرگ" و همچنین "انکار تجرد روح" میداند که سبب میشود تا هنر غرب هم، بالاتر از خیال را نشناسد و تنها بین حسّ و خیال حرکت کند؛ در حالیکه هنرمند در هنر دینی، از خیال به وحی میرسد و رهاورد ملکوت را در مییابد.
بنابراین برای رسیدن به هنر معقول و تولید آن – یعنی هنری که بشر بفهمد گمشدهای دارد – باید از قوه عاقله به قوه متخیله و از قوه متخیله به قوه حس حرکت کرد تا از این راه و به واسطه قوه متخیله، معقول به محسوس تبدیل شود و بشر بتواند آن را درک کند.
3 . اهمیت ابداع و نوآوری در هنر
اگر هنر متعالی را دارای چهار ویژگی اصلی بدانیم، قطعا آن چهار ویژگی، ماندگاری، اندیشه، تاثیرگذاری و خلاقیت – یا همان ابداع و نوآوری - است که همگی در هنر دینی قابل مشاهده میشود.
از این رو باید گفت که هنر متعالی یا همان هنر معقول، باید ماندگاری و جاودانگی را فریاد زند؛ نکتهای که در سرفصل نخست هم به آن اشاره شد.
همچنین این هنر متعالی، از اندیشه و عقل بر میخیزد و بدون تردید، دارای بیشترین تاثیر بر مخاطب برای زنده کردن فطرت و وجدان اوست.
ویژگی چهارم هم، همان خلاقیت است، امری که از قوه متخیله انسان هنرمند بر میآید.
در این باره، علامه جوادی آملی به این نکته اشاره میدهد که هر یک از قوای انسان، مسؤولیتهایی را بر دوش میکشند که در این بین، قوه وهم، مسؤول فهم و درک معانی جزئی و قوه خیال هم، مسؤول بایگانی و آرشیو امور است؛ در عین حال، این قوه متخیله است که با استفاده از قوههای وهم و خیال و ایجاد ارتباط وثیق بین آنها، به ابداع دست میزند.
بنابراین اگر قوه متخیله در انسانی ضعیف باشد، آن فرد توانایی ابداع و خلاقیت نخواهد داشت و از این رو ضروری است که یک هنرمند حقیقی، هم دارای "عاقله قوی" و هم دارای "متخیله فعال" باشد تا با استفاده همزمان از هر دو ابزار، دست به تولید و تکثیر بزند.
4 . اهمیت هنر سینما در بین هنرهای امروزی
فراموش نمیکنیم که این جمله، از جملات ماندگار و قصار آیت الله عبدالله جوادی آملی است که می فرماید (نقل به مضمون): اگر در دنیای معاصر، قرار بود پیامبری ظهور کند؛ معجزه اش قطعا از جنس هنر و سینما بود.
اینگونه است که باید گفت با توجه به تاثیرگذاری خارق العاده هنر هفتم نسبت به سایر هنرها و رسانهها، لازم است تا در دنیای امروز، از این ابزار بسیار مهم و بیبدیل، برای تبلیغ حداکثری معارف الهی و جذب نوجوانان و جوانان استفاده شود و هنرمندان دینی نسبت به آن، توجه ویژهای داشته باشند.
کوتاه سخن آنکه، به فرمایش امام امیرالمومنین علی بن ابیطالب (ع)، ارزش هر انسان به هنر اوست، از این رو لازم است تا هر یک از متدینین و علاقهمندان به حوزه دین، بویژه مبلغان و البته هنرمندان دغدغه مند، حداکثر تلاش خود را برای دستیابی به حداقل یک هنر و استفاده درست از آن به کار گیرند تا امر استراتژیک تبلیغ دین، با حداکثر قدرت و تاثیرگذاری به راه خود ادامه دهد.