حجت‎الاسلام فاکر میبدی در نشست «نقد و رونمایی جستارهایی پیرامون جریان‌شناسی علوم قرآن در دوره معاصر» گفت: در تفسیر آیات احکام به جرئت و براساس تحقیق می‌گویم کاری که در ۴۰ سال بعد از انقلاب انجام شده به اندازه ۱۲ قرن قبل یعنی از شروع دوره غیبت صغری است.
کد خبر: ۸۹۹۴۹۳
تاریخ انتشار: ۲۵ شهريور ۱۳۹۹ - ۱۱:۰۴ 15 September 2020

به گزارش تابناک قم، حجت‎ الاسلام والمسلمین محمد فاکرمیبدی، قرآن‌پژوه و عضو هیئت علمی جامعة المصطفی(ص) در نشست «نقد و رونمایی کتاب جستارهایی پیرامون جریان‌شناسی علوم قرآن در دوره معاصر» که امروز، در دفتر قم بنیاد پژوهش‌های آستان قدس رضوی برگزار شد، گفت: انجمن قرآن‌پژوهی حوزه در چند سال اخیر تلاش کرده است تا در هر دوره مدیریتی دو ساله یک اثر فاخر تقدیم جامعه کند؛ در همین راستا ۴ کتاب در چند دوره اخیر تألیف شده است که چهارمین کتاب تولید شده همین اثری است که امروز نقد می‌شود.

وی افزود: تحقیقات گروهی به دو صورت طولی و عرضی صورت می‌گیرد؛ در طولی تعدادی از استادان زیرنظر یک استاد برجسته به تألیف دست می‌زنند و در واقع تحت اشراف استاد برتر انجام می‌شود و در نهایت هم آن اثر به نام استاد برجسته استناد داده می‌شود، مانند آنچه در تفسیر نمونه رخ داد، ولی در روش عرضی، هر فصل به یک محقق سپرده می‌شود و نام همه مؤلفان در کتاب قید خواهد شد و هر نویسنده مسئول فصل مرتبط با خود است و اثر مذکور از سنخ کار گروهی عرضی است.

فاکرمیبدی بیان کرد: در این کتاب، هفت عنوان از عناوین مورد نیاز قرآن‌پژوهی به تحقیق سپرده شده است؛ ابتدا قرار بود ۱۰ مقاله باشد، ولی با انصراف برخی از اساتید، به هفت مقاله منحصر شد. «مطالعات معاصر در حوزه مبانی و قواعد تفسیر»، «علوم قرآن در دوره معاصر، گسترده، مسائل جدید»، «مطالعات معاصر در حوزه روش‌ها و گرایش‌های تفسیر»، «جایگاه وحی در مطالعات قرآنی معاصر»، «جایگاه محکم و متشابه در مطالعات قرآنی معاصر» و «جایگاه اسباب نزول در مطالعات قرآنی معاصر» و بررسی فعالیت‌های معاصر در حوزه علوم و فنون قرائات از جمله فصول و مباحثی است که در این اثر به آن پرداخته شده است.

حجت‌الاسلام والمسلمین عبدالله حاج‌علی، عضو هیئت علمی جامعة المصطفی(ص) به عنوان یکی از ناقدان با تمجید از موضوع کتاب، گفت: بسیاری از این مباحث در مقالات کتاب، کلی و برخی جزئی بیان شده است؛ مقاله اول، از مباحث علوم قرآنی و آثار گذشته شروع کرده و برخی را توضیح داده و برخی را هم توضیح نداده است؛ همچنین در برخی مقالات موضوعاتی بیان شده، ولی جریان‌شناسی به معنای واقعی در این اثر دیده نمی‌شود. البته فروعاتی از مباحث علوم قرآن در دوره معاصر مورد بحث قرار گرفته است، ولی وارد نقد، بررسی و تحلیل نشده است.

وی افزود: در مقاله دوم مثلاً بحث قرآن و عهدین مطرح شده است؛ ولی آیا این بحث علوم قرآنی است؟ با چه تعریفی می‌توان این مقوله را در حیطه علوم قرآنی گنجاند؟ همچنین در بین آثار معاصر، نویسنده از کتاب قواعد تفسیر استاد غفلت کرده است، در حالی که از آثار رده دوم و سوم دیگر یاد شده است. در این مقاله، همچنین کتاب مکاتب تفسیری استاد بابایی ذکر نشده است، در حالی که این کتاب به اعتراف اهل فن از بهترین‌هاست، ضمن اینکه سخنان گفته شده در این مقاله، سخن جدیدی نیست.

خلط روش و گرایش تفسیری

وی اضافه کرد: در مقاله سوم، علاوه بر اشکال کلی که وجود دارد، میان روش و گرایش تفسیری خلط کرده و روش اجتهادی را در برابر روش تفسیر قرآن به قرآن و ... قرار داده که در مجموع محتوای آن چندان علمی نیست. در مقاله چهارم، مقدمات طولانی زیادی نزدیک به یک سوم در مورد وحی دارد؛ جریان‌شناسی در این مقاله وجود دارد، ولی جریان ویح را به کافرانه و مؤمنانه تقسیم کرده که استفاده از تعبیر جریان کافرانه هم جای تأمل دارد؛ ضمن اینکه عمدتاً نگارش‌های علوم قرآنی را مطرح کرده و نه جریان‌شناسی.

حاج‌علی بیان کرد: هم عنوان مقاله پنجم «جایگاه محکم و متشابه در مباحث معاصر علوم قرآنی» است، ولی باز جریان‌شناسی در آن دیده نمی‌شود، بلکه به سؤالاتی مانند اینکه مراد از راسخون در آیه ۷ سوره آل‌عمران کیست، پرداخته شده است. در مقاله ششم هم، محتوای مطلب سنخیتی با عنوان اصلی اثر ندارد و در حقیقت تولید علمی در آن دیده نمی‌شود و مطلب جدیدی ندارد.

در ادامه، حجت‌الاسلام والسلمین محمد فلاحی قمی، عضو هیئت علمی جامعة المصطفی به عنوان ناقد دوم در سخنانی ضمن تقدیر از چاپ این اثر گفت: مقاله دوم این کتاب، نوآوری خاصی نداشت، البته هر قدر این کارها انجام شود، نورانی و نشانه اهتمام به قرآن است، ولی با توجه به عنوان مقاله، مطلب جدیدی دیده نمی‌شود؛ در این مقاله نویسنده بیش از ۱۵ بار از آثار خود یادکرده است که تصور می‌شود جه بسا لازم است این حجم یادآوری و ارجاع به خود را کم کند و این در حالی است که از آثار معاصر دیگر یاد نشده است.

وی اضافه کرد: در این مقاله همچنین به دانش زبان‌شناسی و علوم قرآن اشاره شده، ولی در آن خبری از دوره معاصر نیست، از جمله تصریح شده که زبان‌شناسی یک قرن و نیم پیش گسترش یافت و سیبویه هزار سال پیش نظام این مطلب را پایه ریخته است که به نظر می‌رسد ارتباطی با بحث معاصر ندارد. همچنین بخش زیادی از مقاله به تعاریف اختصاص یافته و فقط یک صفحه در راستای زبان‌شناسی معاصر مطلب دارد.

وی با بیان اینکه ۱۲ صفحه مقاله سوم به تعاریف اختصاص یافته و نتیجه‌گیری هم ندارد، لذا اصل بحث ۹ صفحه شده است، ادامه داد: محقق در مقاله چهارم هم به دو جریان باورمندانه و منکرانه به وحی اشاره کرده است که این نوع تقسیم‌بندی به نظر جای بحث دارد. همچنین در مقاله پنجم که جایگاه محکم و متشابه بحث شده از واژه اهل سنت یاد شده که خوب است به اهل تسنن تغییر یابد. ضمن اینکه از سیوطی که متوفای ۹۱۱ است، مطالب زیادی نقل شده، در حالی که باید از دوره معاصر مانند صبحی صالح استفاده می‌شد که کمتر به وی استناد شده است.

لزوم تجلیل از محبان اهل بیت در نوشتن آثار

فلاحی قمی اضافه کرد: در مقاله ششم یعنی جایگاه اسباب نزول، شأن ائمه به درستی رعایت نشده است؛ چکیده دو صفحه و مقدمه آن نیم صفحه است که به لحاظ ساختاری درست نیست و نباید این مقدار حجم داشته باشد؛ در مقدمه از فعل متکلم مع‌الغیر استفاده شده که بهتر است اصلاح شود. همچنین باید در آثارمان میان کسانی که محب اهل بیت هستند، با دیگران تفاوت بگذاریم و از آنان تجلیل کنیم. کسانی که امام زمان خود را شناختند که این مسئله هم رعایت نشده و افرادی که به آنها استناد می‌شود، اعم از شیعه و غیرشیعه با یک لحن مورد استفاده هستند.

عضو هیئت علمی جامعة‌المصطفی گفت: در این مقاله کمتر به مطالب دوره معاصر پرداخته شده است و بیشتر به آثار متقدمان استناد شده است، البته یک سوم آخر مقاله ششم بیشتر به دوره معاصر پرداخته، گرچه باز منابع استنادی کم است و بخشی از نتیجه‌گیری این مقاله هم ربطی به اسباب نزول در دوره معاصر ندارد. کتاب اشتباه تایپی در جابجایی فصل هفت و هشتم هم دارد.

فلاحی قمی با بیان اینکه مقاله هفتم هم به جایگاه علوم و فنون قرائات پرداخته و دوره معاصر را ۲۰۰ سال اخیر دانسته است، در حالی که با عنوان معاصر سازگاری ندارد، اظهار کرد: در هر صورت این کتاب به صورت کلی، اثر بسیار ارزشمندی است که ان‌شاءالله ذخیره قبر و قیامت همه نویسندگان و اموات آنان باشد.

حجت‌الاسلام فاکر در سخنانی مجدداً به دفاع از اثر پرداخت و با تأکید مجدد بر اینکه هر کسی باید پاسخگوی مقاله خودش باشد، گفت: دو مولفه در عنوان هست، یعنی «جریان‌شناسی» و دیگری «معاصر» که ناقدان معتقدند در همه مقالات این اشکال وارد است که با عنوان کلی کتاب تطابق ندارد. به نظر بنده اختلاف ما در اینجا مبنایی و مرتبط با تعریفی است که از این دو واژه داریم.

وی اضافه کرد: جریان‌شناسی به مجموعه اعمال، رویدادها و اندیشه‌ها در راه رسیدن به اهداف خاص گفته شده است؛ یعنی اگر تعدادی از دانشمندان با همه اختلافات جزئی در موضوعی در کلیات مشترک باشند، یک جریان درست شده است؛ لذا در این کتاب بحث بر سر دیدگاه‌های مشترک بوده که در یک بازه زمانی خاص ارائه شده است. اگر با این تعریف سراغ مقالات برویم، عمده آنها بحث جریان‌شناسی را رعایت کرده‌اند.

رویکرد انکاری به نسخ در ۱۵۰ سال اخیر

فاکر میبدی تصریح کرد: مثلاً در مورد نسخ، بیان شده که دیدگاه انکار نسخ در قرآن در ۱۵۰ سال اخیر رویش پیدا کرده است تا به آیت‌الله خوئی و معرفت رسیده است؛ آیت‌الله خویی معتقد است که تنها یک آیه نسخ شده و آیت‌الله معرفت هم به صورت کلی نسخ را قبول ندارد. این بازه ۱۵۰ ساله از دید ما معاصر شناخته می‌شود.

این قرآن‌پژوه تأکید کرد: در مورد بازه زمانی معاصر، تعریف مشخصی ارائه نشده و از ۱۰ تا ۲۰۰ سال به عنوان معاصر گفته شده است، حتی برخی تجدد و تجدید یک فکر را دوره معاصر می‌دانند، ولو دوره قدیم هم به آن ضمیمه باشد؛ از دید ما ۵۰ سال اخیر حداقل و ۱۵۰ سال حداکثر برای دوره معاصر به رسمیت شناخته شده است.

فاکرمیبدی اضافه کرد: سه مقاله اول قطعاً در مقایسه با آثار ۵۰ سال قبل کاملاً در بستر جدیدی تألیف شده که سابقه ندارد؛ بنده در تفسیر آیات الاحکام به جرئت و براساس تحقیقی که کرده‌ام، معتقدم کاری که در ۴۰ سال بعد از انقلاب انجام شده، به اندازه ۱۲ قرن قبل یعنی از شروع دوره غیبت صغری است؛ لذا در مجموع، سه مقاله اول واقعاً جدید است.

منبع: ایسنا
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار