
به گزارش تابناک قم، رسانهها بهعنوان نهادهای ناظر عمومی نقشی بیبدیل در اصلاحگری اجتماعی و ارتقای کیفیت حکمرانی ایفا میکنند و نقد در رسانه اگر با رویکردی تحلیلی، مستند و مسئولانه همراه باشد میتواند به شفافسازی عملکردها، افزایش پاسخگویی و تقویت سرمایه اجتماعی منجر شود.
اما این ظرفیت زمانی بالفعل خواهد شد که نقد بر پایه اصول حرفهای، معیارهای اخلاقی و نگاه اصلاحگرانه صورت گیرد و نقد رسانهای باید بر دادههای معتبر، تحلیلهای کارشناسی و مستندات قابلاتکا استوار باشد.
اتکا به شنیدهها، برداشتهای شخصی یا کلیگوییهای فاقد پشتوانه، نهتنها اعتبار رسانه را خدشهدار میکند بلکه موجب بیاعتمادی مخاطب و تضعیف جایگاه رسانه در افکار عمومی خواهد شد.
همچنین مرز میان نقد عملکرد و تخریب شخصیت باید بهروشنی حفظ شود؛ چرا که هدف نقد، اصلاح فرآیندها، سیاستها و تصمیمات اجرایی است، نه تضعیف جایگاه فردی یا اجتماعی مدیران.
از سوی دیگر نقد حرفهای زمانی اثربخش خواهد بود که همراه با ارائه راهکارهای عملی، پیشنهادهای اصلاحی و مسیرهای جایگزین باشد و بیان صرفِ نارضایتی بدون ارائه راهحل، نهتنها کمکی به حل مسئله نمیکند بلکه ممکن است موجب تشویش افکار عمومی و افزایش فاصله میان مردم و مسئولان گردد.
نقدی که فاقد راهحل باشد، بیشتر به گلایه شباهت دارد تا تحلیل و رعایت انصاف و توازن در ارزیابی عملکردها نیز از الزامات نقد حرفهای است.
نقاط قوت، اقدامات مثبت و دستاوردهای مدیران باید در کنار نقدها مورد توجه قرار گیرد تا تصویر ارائهشده از واقعیت، منصفانه، متعادل و مبتنی بر عدالت رسانهای باشد و نقدی که تنها بر ضعفها تمرکز دارد، نهتنها ناقص است بلکه میتواند به بیانگیزگی در بدنه اجرایی و تضعیف روحیه خدمترسانی منجر شود.
نقد رسانهای باید از هرگونه جهتگیری جناحی، منافع شخصی یا انگیزههای سیاسی فاصله بگیرد و صرفاً در چارچوب منافع عمومی، مصالح اجتماعی و ارتقای کیفیت مدیریت تنظیم شود و نقدی که در خدمت منافع گروهی یا تسویهحسابهای سیاسی باشد، نهتنها اصلاحگر نیست بلکه به بیاعتمادی عمومی و تضعیف جایگاه رسانه منجر خواهد شد.
با توجه به این اصول، بررسی عملکرد برخی رسانهها خبری و کانالها در شبکههای اجتماعی در قم طی سالهای اخیر نشان میدهد که بخش قابلتوجهی از نقدهای منتشرشده نیازمند بازنگری جدی در شیوه تحلیل و نگارش هستند و غالباً فاقد مستندات روشن، تحلیلهای کارشناسی و راهکارهای اصلاحی بودهاند.
این نقدها بیشتر بر کلیگویی، ابهام و در مواردی تخریب شخصیتها استوار بودهاند و از چهرههایی چون دکتر پزشکیان و عراقچی گرفته تا شهدای والامقامی همچون سرلشگر شهید باقری و آیتالله شهید رئیسی را هم شامل شدهاند.
تأسفبارتر آنکه برخی از همین رسانهها و کانالها پس از شهادت این عزیزان تغییر موضعی ۱۸۰ درجهای داشته و حتی به سرزنش نظام بابت تأخیر در انتقامگیری یا مسائل مشابه پرداختهاند، رفتاری که نهتنها فاقد انسجام حرفهای است بلکه نشاندهنده بحران در رویکرد رسانهای آنان است.
چند وقت است که برخی رسانهها نقدهایی را هم متوجه برخی از مدیران استان قم کردهاند که برخی از نقدها غیرصحیح هستند و برخی هم که البته بررسیهای ما نشان میدهد درست بودند متاسفانه فاقد مستندات روشن و تحلیلهای کارشناسی از سوی رسانه ارائه دهنده بودهاند و هیچگونه راهکار یا پیشنهاد اصلاحی در آنها ارائه نشده است.
این قبیل اقدامات، نهتنها موجب خدشهدار شدن اعتماد عمومی میشود بلکه اعتبار رسانه را نیز زیر سؤال میبرد و رسانهها باید به این نکته توجه داشته باشند که نقد، مسئولیتی خطیر و تأثیرگذار است و تنها نقد حرفهای است که با هدف اصلاح و ارتقاء میتواند موجب بهبود عملکردها، افزایش شفافیت و ارتقای پاسخگویی شود.
بیشک، نقد غیرمنصفانه، فاقد راهحل و مبتنی بر انگیزههای غیرحرفهای، نهتنها اثربخش نیست بلکه به تضعیف جایگاه رسانه، آسیب به سرمایه اجتماعی و کاهش اعتماد عمومی منجر خواهد شد.
یادداشت از: محمدرضا قربان زاده ؛ روزنامه نگار و فعال رسانه
/ص/