تعدادشان کم نیست. کالایی میفروشند که خریدش وسوسهانگیز است. ارزانتر هم که باشد دستمان راحتتر به جیب میرود. عدهای از صنعتی پول در میآورند که همه ما بساطش را در کوچه و خیابان هم دیدهایم. فروش عطر و ادکلن زنجیره بزرگی از مشاغل را میسازد و خیلیها از این راه زندگی میکنند. اما همه این عطر و ادکلنها واقعی نیستند. فیکفروشان هم بخشی از این معادله هستند. فروشندگان بوهای مشابه با ماندگاری کمتر و البته بسیار ارزانتر. برای پیداکردن منشأ این بوهای غیر واقعی لازم نیست، خیلی بگردید.
از دستفروشان تا مغازهدارها همه در این صنعت شریکند. این صنعت آنقدر سود دارد که خیلیها درگیر آن هستند. از تولیدکنندگان، از واردکنندگان و از قاچاقچیها که بگذریم به عرضهکنندگان عطرها و ادکلنهای فیک میرسیم. چه آنهایی که در بالاترین نقطه شهر این عطر و ادکلنها را به قیمتی قابل توجه میفروشند، چه آنهایی که در خیابانها میچرخند و این کالاهای خوشبو را عرضه میکنند و با کمی چانهزدن حتی به نیمی از بهای ابتدایی به توافق میرسند. البته فروشگاههای زنجیرهای را نباید از قلم انداخت. همه آنها را دیدهایم و گاهی با بوکردن یک کاغذ باریک کنجکاو شدهایم که چه میفروشند. در چند سال اخیر فیکفروشی نان در سفره خیلیها گذاشته. خیلیها که شامل زنجیره طولانی از خردهکاسبهایی که اصل کارشان این است که جنس اصل نفروشند تا دستفروشانی که حتی بساطشان متحرک است و در خیابانهای شهر میچرخند. همه و همه در این تجارت سهیم هستند.
اجاره، بدون مالیات
در خیابان انقلاب بساط میکند. ادکلنهایی که روی زمین ردیف کرده جعبه دارند. قیمت میپرسم. معمولاً بین ۳۰ تا ۵۰ هزار تومان هستند. همه مارکهای معروف از «کوکو شنل» و «بولگاری» گرفته تا «وود» و «دیور» در بساطش پیدا میشود. میپرسم اینها که اصل نیستند؟ مثل همه فیکفروشان با تمسخر نگاهی میکند، میگوید خانم اصل اینها تو مغازههای بالاشهر ۶۰۰،۷۰۰ هزار تومان قیمت میخورد. اینها فیک خوب هستند. ماندگاری بالایی دارند. میگویم از کجا میآوری؟ میگوید همه را از دوبی آوردم. سماجت میکنم قیمت خریدش را بپرسم، با لحن و نگاهش میفهماند تمایلی به پاسخدادن ندارد.
آنهایی که کنار خیابان بساط عطرفروشی راه انداختهاند، اصلیترین دلیل این موضوع را اجارهبهای بالای مغازهها میدانند. همین نپرداختن هزینههای اجارهبها و مالیات باعث میشود که سود تجارت کوچکشان بیشتر و از طرفی دستشان برای تخفیف بازتر شود. البته اینکه آنها مغازه ندارند دلیل بر نداشتن مشتری ثابت نیست. برخی از آنها همواره در مکانی مشخص حضور دارند و حتی برای عطرها و ادکلنهای خاص سفارش هم میگیرند اما اغلب کسانی که بساطشان روی زمین است، از نظر کیفیت قابل اطمینان نیستند و کالایشان چنگی به دل نمیزند. اغلب این دسته از دستفروشان میگویند کار اصلیشان این نیست و شغل دومشان بساط کنار خیابان است.
فروشگاهی در صندوقعقب
بساطش پشت وانتی حوالی خیابان ستارخان است. ادکلنهایش از ۱۰ هزار تومان تا ۸۰ هزار تومان قیمت دارند. میگوید در کرج هم مغازه دارد. اینها را در مغازه ۳۰درصد گرانتر میفروشند. با تأکید خاصی میگوید قیمت ادکلن در تهران ۲۰درصد گرانتر از کرج است. در هر نقطهای از شهر ادکلن به یک قیمت فروش میرود. بسته به اجاره مغازه است. شماره تلفن پخشکننده ادکلنهایش را که میپرسم، میگوید چند واسطه قبل از پخشکننده هستند که او با آنها در تماس است. تلاشهایم برای گرفتن شماره پخشکننده بینتیجه میماند و دست آخر یک ادکلن فیک بولگاری را که ماندگاریاش یکساعت هم نیست، میخرم.
بساطها میتواند قابلیت انتقال داشته باشد. گاهی صندوقعقب یک اتومبیل یا حتی قسمت بار یک وانت میتواند، نقش دکور ویترین یک مغازه عطر و ادکلنفروشی را بازی کند. فیکفروشان اتومبیلدار هنوز آنقدر سرمایه ندارند که یک مغازه داشته باشند ولی از اتومبیل خود بهعنوان یک فروشگاه متحرک استفاده میکنند. کیفیت عطر این فروشندگان بهمراتب بهتر است تا آنجایی که میتوانند تبدیل به برند شوند و مشتریان خاص و همیشگی داشته باشند.
از استوک تا قاچاق
بساطش پشت پژویی در خیابان گیشاست. از پرمشتریترینهای تهران است. مردم یکییکی عطرها را برمیدارند و تست میکنند. نادر طاهری برعکس موارد دیگر، بسیار خوشبرخورد است و سؤالاتم را بیپاسخ نمیگذارد. ۱۲ سال است کارش همین است و در همین منطقه کار میکند. انگار به جنس خودش مطمئن است. به همه میگوید «بزن تست کن، راضی بودی بیا ببر.» میپرسم اینها از کجا میآیند. میگوید: «خودم میروم از دوبی میآورم. بیشتر اینها قاچاقیاند و جعبه ندارند. به خاطر همین ارزانتر هستند.» ادامه میدهد که برخی دیگر کالای استوک هستند؛ یعنی ادکلنهای نویی که به دلایلی در انبار شرکتها مانده و مثلاً سری ساختش تمامشده و شرکت دیگر تولید نمیکند؛ بنابراین شرکت تمام کالاهای درانبارمانده را به قیمتی ارزانتر میفروشد. ما هم از همین شرکتها خرید میکنیم. در جواب سؤالم که آیا این عطرها تاریخ انقضا دارند، میگوید: «تاریخ انقضا روی جعبه عطر است. بعضی عطرها هم بارکد دارند که با واردکردن آن به گوشی تاریخ تولید و انقضای عطر را میتوان فهمید. معمولاً هم ادکلن تا پنجسال تاریخ انقضا دارد.» بین ادکلنهایش قیمتهای ۳۰۰،۴۰۰ هزارتومانی هم یافت میشود. مارکی از ادکلن را که خودم میخرم، ۱۰۰ هزار تومان از کوچه مروی ارزانتر میفروشد.
میپرسم از چه راهی ادکلن فیک و اصل را تشخیص میدهی؟ میگوید: «تشخیصش اصولاً کار سختی است؛ مثلاً از وزن در. از شکل در و گاهی از وزن و شکل شیشه. تفاوتها خیلی ظریف هستند و تشخیص برای همه ممکن نیست. حتی بوی ادکلنهای فیک و اصل تا ۹۹درصد به هم شبیه هستند؛ اما ماندگاریشان زمین تا آسمان فرق میکند. الکلی که در ادکلن اصل به کار میرود الکل تصفیهشده است؛ و ادکلنهای فیک با الکل تصفیهنشده ترکیب میشوند که در پوست ایجاد حساسیت میکند.»
از سودش میپرسم. میگوید: «بسته به جنسی است که میآورم گاهی ۵۰درصد گاهی هم بیشتر.»
طاهری شغل دومش فروش ادکلن پشت ماشین است و کار اولش پخش ادکلن به مغازههاست. میگوید مغازهداشتن صرف ندارد و اجاره مغازهها خصوصاً در محل کسبش بالاست.
فیک نداریم
ویترین مغازهاش با یک حساب سرانگشتی میلیونها تومان میارزد. وارد مغازه میشوم. از خانم فروشنده درباره اصلبودن ادکلنها میپرسم. میگوید: «شما در وزرا خرید میکنید. اینجا هیچکس جنس تقلبی نمیفروشد.» درباره ملاک تشخیص جنس اصل و قلابی که میپرسم فوری میگوید: «همه جنسهای ما دارای برچسب هستند و از شرکتهای معتبر خرید میکنیم.» گفتوگوی ما بهجایی نمیرسد. تا میفهمد خریدار نیستم، دیگر جوابم را نمیدهد. قیمتها سرسامآور است. ادکلن ارزان اینجا پیدا نمیشود. برخی تا یکونیم میلیون تومان هم قیمت دارند.
بوی چرم، بوی قهوه
فروشگاههای زنجیرهای هایلند، مدعی فروش ادکلنهای اصل هستند. در داخل فروشگاه عکسگرفتن ممنوع است. تسترهای زیادی با نظم و زیبایی خاص کنار هم ردیف شدهاند. چندتایی را تست میکنم. قیمتها از صدهزار تومان هستند تا ۷۰۰،۸۰۰ هزار تومان. از فروشنده میپرسم ادکلنها از کجا میآیند؟ میگوید: «تمام ادکلنها شرکتی هستند. از چند شرکت مختلف خرید میکنیم.» از فروشنده که خانم جوان خوشرویی است میپرسم ملاک خاصی هست که با توضیح آن مشتری را از اصل بودن عطرتان مطمئن کنید؟ میگوید هایلند این تضمین را به همه مشتریها میدهد که عطر فیک اینجا فروخته نمیشود. محصولات از شرکتهای معتبر خریداری میشود و تشخیص عطر اصل هم معیارهایی دارد که خودش دقیق نمیداند. از عطرهایی صحبت میکند که جدیداً به بازار جهانی وارد شدهاند و قیمتهای بالایی دارند. اصطلاحاً به آنها عطرهای دستساز میگویند. ظاهراً این ادکلنها از مواد کاملاً طبیعی ساخته میشوند و اغلب بوهای بسیار تندی دارند؛ مثلاً رایحه چرم، قهوه یا عطر گلهای طبیعی دارند. از ادکلنی ایتالیایی به نام Xerjoff میگوید که قیمت بسیار بالایی در بازار دارد و داخل جعبهاش هم یکتکه شهابسنگ واقعی وجود دارد. گشتی در قیمتهای فروشگاه نشان میدهد از خیلی مغازههای ادکلنفروشی بالای شهر قیمتهای مناسبتری دارد اما کماکان سنت اجاره بالاتر قیمت بالاتر در اینجا هم صدق میکند.
اسانسهای تقلبی، ارزان و پرسود
در خیابان کارگر قسمتی از یک مغازه که کاربری نامعلومی دارد را اجاره کرده است. در مغازه از کتاب تا لباس و لوازمآرایش به فروش میرود. اول فکر میکند مشتری هستم. میپرسم این اسانسها را که با آنها شیشه پر میکنی از کجا میآوری؟ فوری میگوید فرانسه. میگویم من برای پایاننامهام تحقیق میکنم. در جمله بعدی میگوید: «اینها از چین میآید. این شیشهها الکل ندارد و همهاش اسانس است. در هر شیشه ۲۰ میلی، دوهزار تومان سود میکنم. شیشهها را از بازار به شکل جینی میخرم و یک شیشه ۲۰ میلی حدوداً دوهزار تومان برایم هزینه دارد.» درباره قیمت اسانسها پاسخ دقیقی نمیدهد.
به یکی دیگر از مغازههایی که عطر در شیشه پر میکند در خیابان جمهوری میرسم. فروشنده طبق روال معمول این سبک عطرفروشها، گوشه خیابان ایستاده کاغذهای آغشته به عطر را به سمتم تعارف میکند. بهشرط خریدن یک شیشه عطر به سؤالاتم جواب میدهد. از سود و کاسبی که میپرسم، براق میشود. میگوید سود یک موضوع شخصی است، نمیگویم. در مقابل اصرارم کلیگویی میکند. میگوید ۶۰درصد مشتری سود میکند ۴۰درصد ما. میگوید شیشهها را از بازار دانهای دوهزار تومان میخرم. اسانسها را هم از فرانسه و ایتالیا میآورند من از بازار میخرم. میپرسم این اسانسها برای پوست ضرر ندارند؟ میگوید: «من به مشتریهای خودم هم میگویم اسانس را باید به لباس زد نه به پوست.» از رقیقکنندهای به اسم فلوز نام میبرد که کمی از آن را به عطر اضافه میکند تا بهتر پخش شود روی لباس و اسانس را رقیقتر کند.
ناصرخسرو، معدن شیشه و اسانس
حوالی بازار، خیابان ناصرخسرو، چندین مغازه کنار هم هستند که مرکز فروش شیشه و اسانس است. آدرسی که از یکی از عطرفروشها گرفتم. مغازه نسبتاً شلوغی است. دورتادور، بطریهای فلزی حاوی اسانس چیده شدهاند. یکطرف مغازه هم شیشههای عطر که در سایزها و شکلهای مختلف است به چشم میخورد. آنقدری محل کسبش شلوغ هست که به سؤالات یک خبرنگار جواب ندهد. میگویم: «قصد دارم عطرفروشی باز کنم. میخواهم قیمت اسانس و شیشه را بدانم.» میگوید: «قیمت شیشهها که بزرگترینشان ۱۶ میل هستند حدوداً از ۱۵۰۰ تا دوهزار تومان است.» شیشه ۱۸۰۰ تومانی ۱۶ میل را نشانم میدهد که بیشتر از همه در عطرفروشیها به چشمم خورده. میگوید از همه بهتر و پرفروشتر است. مدعی است همه اسانسها را از فرانسه و ایتالیا آورده است. یکی از بطریهای یککیلویی را پایین آورده، نشانم میدهد. قیمت این بطری حدوداً ۴۰۰ هزار تومان است. میگوید بسته به نوع اسانس قیمتها فرق میکند اما اگر بخواهد میانگین بگوید بطریهای یککیلوییاش قیمتی بین ۴۵۰ تا ۵۰۰ هزار تومان دارند. هر یک کیلو، ۳۳ شیشه عطر ۱۰۰ میل میشود. برایم بهطور واضح مثال میزند که اگر از مغازهاش خرید کنم و بخواهم یک شیشه ۱۶ میلی را از اسانس و الکل پر کنم ۱۰ میل عطر میریزم و ششمیل الکل. یک میل عطر برایم ۴۵۰ تومان خرج برمیدارد و ششمیلش میشود ۲۷۰۰ تومان، شیشه هم که ۱۸۰۰ تومان، الکل هم که قیمت ناچیزی دارد.. پرکردن کل این شیشه ۱۶ میلی حدود ۴۵۰۰ تومان برایم آب میخورد. قیمتی که مغازهدار میفروشد بین ۲۰ تا ۳۰ هزار تومان است. این یک عطر برایم در بدبینانهترین حالت ۱۵ هزار تومان سود خالص دارد.
نتیجه گشت چند هفتهایام در بازار عطر و اسانس و ادکلن، فهمیدن تفاوت فاحش قیمت ادکلنی بود که خودم استفاده میکنم؛ در بالا و پایینشهر قیمت ادکلنهای مشابه، تفاوت چشمگیری دارد. این تفاوت گاهی به مرز ۱۰۰ هزار تومان هم میرسید. برای ادکلنهای ناشناخته وضع از این هم بدتر است. چون مردم معمولاً قیمت منصفانه این ادکلنها دستشان نیست و دست فروشنده برای گرانفروشی بازتر است. گاهی دستفروشان همان جنس مغازهها را با قیمتی بسیار کمتر عرضه میکنند.
توافق بر سر فیک
حوالی بازار روی یک میز بزرگ ادکلن چیده. دور بساطش خیلی شلوغ است. به دو خانمی که تازه از او خرید کردهاند، نزدیک میشوم. میپرسم: قبلاً هم از او خرید کردهاید؟ میگویند چند بار دیگر از همین ادکلن بردهاند و راضی بودند. یکی که انگار بیشتر از آن یکی حوصله معاشرتکردن دارد، میگوید بویش شاید خیلی زیاد نماند اما نسبت به قیمت پایینش میارزد و چون ارزانتر است، معمولاً چند تا میبرند. با این حساب با پول کمتر بوهای متنوعی هم تجربه میکنند. فروشنده که حواسش جمع است فوری چند ادکلن به من پیشنهاد میکند و میگوید یکی ببری مثل اینها مشتری دائم میشوی. تست میکنم، کارتش را میدهد اگر سفارشی دارم تلفنی هماهنگ کنم. انگار واقعاً مشتریهایش راضیاند. میدانند فیک میخرند اما به تناسب جیبشان از رایحه خوش عطر لذت میبرند.