تابناک خوزستان: انگار آفتاب دقیقا وسط سر آدم را نشانه میرفت. با وجود این که روزِ عیدِ غدیر بود و یک روز تعطیل؛ اما مانند55 روز گذشته باز هم جمعیت بالای از کارگران هفت تپه مقابل فرمانداری شوش تجمع کرده بودند. باز هم شوش میزبانِ یک مهمان شده، و نماینده ولی فقیه در خوزستان آمده تا پای درد و دل کارگران بنشیند تا این گره ی کور را با دستان شفابخشِ هم دلی بگشاید.
صدای حجت الاسلام و المسلمین موسوی فرد از دور میآمد. کارگران مقواهایی که بر روی آن ها مطالباتشان را نگاشته بودند؛ در دست گرفته و به سمت نماینده رهبری حرکت می کنند. جمعیت اطراف نماینده ولی فقیه استان، اکثرا کارگران هفت تپه و یا اهالی شوش بودند که برای حمایت از مطالبهگری کارگران به اعتصابات آن روز پیوستند.
مهلت سه ماهه برای خلع ید اسدبیگی
حجت الاسلام موسوی فرد در میان کارگران هفت تپه گفت: ما وقتی به رئیس جمهور در کشور رای میدهیم یعنی کار اجرایی با او است. رئیس جمهور است که باید یک مسئول با عرضه به خوزستان بفرستد تا مشکلات خوزستان را حل کند.
امروز با زبان روزه برای حل مشکل شما به میان تان آمدم. بنده مجلس شورای اسلامی جدید را مورد خطاب قرار دادم و به آن ها گفتم؛ مجلسی ها بیایید و از خودتان شروع کنید. دست مزدهای تان را پایین بیاورید تا مردم صداقت شما را ببینند. این وضعیت سزاوار نیست وقتی که مردم سختی ها را میبینند و کارگر هفت تپه چند ماه حقوق نگرفته است. از آن ها میپرسم پیش آمده که شب با دست خالی و روی شرمنده به خانه برگردید؟ کارگر هفت تپه سه ماه حقوق نگرفته، چگونه می خواهد خرج زندگیاش را تامین کند؟ آیا ما انقلاب کردیم تا کارگران برای تحقق مطالبات شان غریب به دو ماه در آفتاب بایستند؟
اگر بنده تا پیش از این در جمع شما حاضر نشدم؛ به خوبی معنای "یالیتنا کنا معاک" را متوجه میشوم اما اگر در جمعی حاضر شوم و هیچ تاثیری نگذارم مردم نسبت به نماینده ولی فقیه بی اعتماد می شوند.
خواسته ی تمام مردم خوزستان این است که وُزرای ما و مسئولان با حقوق چند میلیونی بیایند و صداقت شان را به این مردم ثابت کنند. مجلسیها و دولتی ها؛ ما در خوزستان ماه ها است که مشکل آب داریم،م اه ها کارخانه های ما دچار مشکل هستند، ماه ها است که مطالبات کارگران مان پرداخت نشده است. گفتند خصوصی سازی ولی نگفتند اختصاصی سازی. گفتند خصوصی سازی ولی نگفتند که دولت مردان کار را رها کنند تا کارگران و خانواده های شان برای حقوق خود دو ماه در گرمای خوزستان بایستد.
اولا اسدبیگی و خانواده اسدبیگی نه تنها باید محاکمه بلکه لازم است خلع ید شوند. این کارخانه پر رونقی که سالیان سال به عنوان قطب نیشکر کشور توانسته برای ما افتخار باشد وقتی نیشکر را به وسیله رانت یا هر چیز دیگری واگذار به خانواده ای میکنند که عقبهشان مشخص است و در کنار آن به دنبال ارزآوری میروند و این ارز آوری برای شان منبع درآمد باشد. این برای ما مردم خوزستان قابل تحمل نیست. چرا می گویم محاکمه؟ زیرا هر بار که میخواستند حقوق کارگران را پرداخت کنند، آن ها را به خیابان کشاندند. آیا حق جوان یا کارگر این است که با سروصدا حقوق او را بدهید؟ منابع کشاورزی و انرژی کشور از ما است. سزاوار نیست که کارگران بومی در کنار چاه های نفت چند ماه بیکار یا بدون حقوق باشد. خواستِ مردمِ خوزستان این است که مدیرِ لایق بیاید. بنا نیست که اسد بیگی برود و اسدبیگی دیگری بیاید!
ما مدیرانِ لایق فراوانی در کارخانه های مشابه هفت تپه داریم. نیاز نداریم از بیرون مرزهای خوزستان برای مان مسئول بیاورند.
این را بدانید که اگر آیت الله رئیسی دل سوز نباشد دیگر دل سوزی در این کشور نداریم. ایشان به دنبال این است که دست افراد را قطع کند. اما تاخیر برای انجام چنین کاری این است که افراد دخیل در کار را برای پرداخت حقوق کارگران نگه دارند. اکنون دولت باید اسدبیگی را خلع کند.
بنده برای حل مشکل مدتی وقت میخواهم و باید در تهران افراد مسئول را ببینم. عمده کارگران باید به کار بازگردند. قول میدهم در ظرف سه ماه در عین حالی که در این مدت، به مدیران مربوطه نیز سه ماه فرصت میدهم. اگر در این فرصت کاری انجام نشد قول می دهم خودم در کنار شما به کف خیابان میآیم و تا باز پس گرفتن حق شما به خانه بازنخواهم گشت.
نماز ظهر به امامت نماینده ولی فقیه در فلکه!
صدای اذان به افق شوش دانیال نبی میآمد. صحبت های نماینده ولی فقیه در جمع کارگران هفت تپه به پایان رسیده بود و عدهای از کارگران نسبت به وضعیت فعلی و سخنان وی در مَحضر او واکنش نشان دادند.
با وجود این که در مسیر مُصلی نماز جمعه داشت اما حجت الاسلام موسوی فرد،مُصلی را رَد کرد و ترجیح داد تا به هم راه کارگران در فلکه شهرستان شوش به نماز بایستد.
تا آن ساعت؛ هم چنان تنها نماینده ولی فقیه و تعدادی از هم راهانش در جمع کارگران حاضر بودند و بار دیگر هیچ یک از مسئولان شهرستان شوش نه در جمع کارگران آمدند و نه به استقبال نماینده ی رهبر!
نماز حجت الاسلام موسوی فرد و کارگران هفت تپه در گرمای50 درجه به پایان رسیده بود. باز هم بدون هیچ تشریفاتی؛ کارگران او را به زیر سایهای بردند و این بار صمیمیتر شروع به شرح قصهشان کردند.
دانستن درد برای مان مرهم نمیشود
یکی از کارگران با توضیح پرونده سازیهای شکل گرفته برای خود و عدهای دیگر از کارگران عنوان کرد: 9 ماه است که پرونده ما بر روی میز شعبه شماره16 اهواز است. کاملا دفاع کردیم و حتی قاضی پرونده گفت کاملا حق با شماست و مشکل حل شده اما همچنان حکم ما صادر نشده است. بنده دوست دارم قاضی عادلی که شما نیز او را قبول داشته باشید، قضاوت پرونده ما را در دست بگیرد.اگر در آن صورت مُجرم شناخته شدم مجازاتم را چند برابر کنید. چرا باید اکنون بخاطر پول سندی که در گرو دادگاه است پول قرض کنم؟
گام دوم انقلاب که شروع شد همه ما خوش حال شدیم. آیت الله رئیسی به قوه قضاییه آمد و امیدوار شدیم. اما این که شما درد ما را بدانید برای ما مرهم نمی شود. حقوق من هنوز پرداخت نشده اما حسابم را بانک مسکن بسته است تا اگر چیزی هم پرداخت شد من توان برداشتش را نداشته باشم. اداره برق به من رحم نمیکند؛ همین چند روز گذشته میخواستند برای400 هزار تومان بدهی برق خانهام را قطع کنند.
یکی دیگر از کارگران این گونه سفره دلش را برای حجت الاسلام موسوی فرد باز کرد: شما به ما گفتید آن کس که به امور مردم رسیدگی نمی کند، مسلمان نیست. شما سابقه کارگرانی که اکنون پرونده امنیتی دارند را پیش از خصوصی سازی بررسی کنید. اگر یک خطایی برخلاف انقلاب انجام داده است ما نیز با شما محکومش میکنیم.
خنیفر: ما امنیتی نیستیم!
این بار نوبت به محمد خنیفر کارگر اخراجی هفت تپه رسید. خنیفر گفت: متاسفانه دادگستری شهرستان شوش کمر همت به امنیتی کردن بچه های کارگر بسته است. ما ضد نظام نیستیم. اگر من ضدنظام بودم چه طور اردی بهشت ماه در جلسهای با آقای رئیسی نشستم؟ اگر من محمدخنیفر امنیتی بودم پس چرا با پی گیری های شما و آیت الله رئیسی عفو رهبری خوردم؟ چرا به بهانه امنیتی بودن نان ما را بُریدند و حالا شغل ما را به ما پس نمی دهند؟
سال96 وزیر کشاورزی به هفت تپه آمد و گفت دستِ آقایان اسدبیگی را باید بوسید. زمزمههای از احداث پتروشیمی آمد، پتروشیمی کجا و نیشکر کجا؟ حرف شیرخشک آمد، شیرخشک کجا و نیشکر کجا؟
بچه های مان که سوادشان بالا بود لیست بانک مرکزی را آوردند، از آن سو اسدبیگی کپی کارت ملیش را به بازرگانی داده بود و بچه ها پیدا کرده بودند. لیست را با شماره ملی و ارزهایی که گرفته بود تطبیق دادند. همین عامل رسوایی اسدبیگی شد.
باور کنید حاج آقا اگر جنگی در کشور بشود اولین اشخاصی که برای دفاع می روند همین کارگران هفت تپه هستند. خواهش می کنم این مسئله امنیتی را از سر ما بردارید. نگذارید به جوانان کشورتان برچسب امنیتی بزنند. ما دست دزد را رو کردیم؛ این جزایِ ماست؟ اسدبیگی برایم 11 پرونده امنیتی درست کرده است.
من از اردی بهشت ماه وقتی با آیت الله رئیسی جلسه داشتیم گفتم که اسدبیگی حقوق کارگران را گرو کشی میکند. اما باز هم آقای حسینی پویا از اسدبیگی دفاع جانانه کرد که 5 هزار نفر را نان می دهد. ما فقط 2880 نفر هستیم نه 5 هزار نفر.
سه ماه گذشته! مردم تحمل نمیکنند. شکم گرسنه این حرفها حالیش نمیشود. ما دیشب4 روستا را گشتیم. خدا می داند یخچال هایشان خالی است. دختر یکی از آنها از پدرش بستنی میخواست ولی پول نداشت برایش بستنی بخرد. آدم اینها را ببیند نمیتواند تحمل کند ...
چرا باید اشک من جوان دربیاد؟ دیگر تحمل نداریم. اسدبیگی باید برود چون ما را بدبخت کرد. بیت المال را غارت کرد چرا من باید امنیتی شوم؟
چرا مدیریت بخش خصوصی در هفت تپه ناکارآمد است؟
یکی دیگر از کارگران، در گفتوگو با خبرنگار تابناک توضیح داد: اکنون در موقعیت حیاتی کارخانه هستیم. بحثِ حیات شرکت هفت تپه بسیار مهم است؛ حتی شاید میتوان گفت مهم تر از پرداخت مطالبات کارگران است. اکنون زمانِ کشتِ سالانهمان است و اگر انجام نشود؛ شرکت نابود خواهد شد.
چیزی که اسدبیگی میخواهد ضرر دهی شرکت است چرا که منافع بخش خصوصی در ضرردهی شرکت است زیرا آرمان مدیریتی آن ها تولید نبود بلکه عدم تولید بود.
این افراد شرکت را زیان ده و مقروض میکنند تا به دولت بگویند اکنون جای دیگری را برای مدیریت به آنها بدهد. این سیاست قدیمی بخش خصوصی است که مجموعه را زیان ده یا مقروض نشان دهند تا با قیمت پایین به فروش برسانند.
راهِ اصلیِ خروج از بحران قطع کردن سلسله خصوصی سازی برای هفت تپه است. خصوصی سازی بد نیست اما نوع اجرای آن مشکل دارد. ما در دولت شرکت هایی داریم که از راه های مختلفی خصوصی سازی شدهاند اما مجموعه هایی که سود بالایی ندارند و بحث معیشت مردم و تولید یک محصول استراتژیک و استقلال کشور هستند به دست اشخاصی داده میشوند که سود ارزی ندارند دولت از مدیریت این محصولات استراتژیکی که استقلال کشور را تامین میکنند و به نفع مردم هستند شانه خالی میکند.
وظیفه دولت مگر غیر از این است که محصولات کشاورزی استراتژیک را تولید کند تا کشور برای تهیه آنها دستش را جلوی سایر کشورها دراز نکند. این شرکتهای مهم را زیان ده و به بدترین شکل خصوصی سازی میکند اما شرکت های بزرگ خام فروش را به بهترین نحو از طریق خصوصی سازی مدیریت میکند. بیشک امثال اسدبیگی در کشور بسیار است.
برخیها بین اذهان عمومی پخش کردهاند که مشکل کارگران تنها حقوق است و این موضوع را به مسئولان میرسانند تا بگویند مطالبه کارگران تنها حقوق است در صورتی که خواسته کارگران هفت تپه قطع کردن دست بخش خصوصی از هفت تپه و حتی صنایع این چنینی است. صنایعی که متعلق به تمام کشور هستند نباید به دست یک شخص اداره شوند. مطالبه دوم ما نیز بقای هفت تپه است و پس از آن مطالبه سوم ما حقوق است. دغدغه ما تنها حقوق نیست!
صداوسیما به کارگران هفت تپه تریبون دهد
همچنین رئیس ستاد مطالبات مردمی شهرستان شوش در گفتوگو با خبرنگار تابناک در واکنش به عدم تریبون دادن صداوسیما به کارگران تصریح کرد: صداوسیما عدالت را اجرا نمیکند چرا که به مالک هفت تپه تریبون میدهد و او اظهارات خلاف واقع و اتهام بی اساس به کارگر میزند اما حاضر نیست به کارگر تریبون بدهد تا از خودش دفاع کند.
آقای اسد بیگی گفته بود که کارگران هفت تپه مزارع ما را آتش میزنند. پاسخ من به آقای اسد بیگی این است؛ کارگر شریف قسمت آبیاری هفت تپه چند ماه بدون حقوق سرکار حاضر میشود و با خون دل به نیها آب میدهد تا نی نخوابد زیرا کارگر میداند اگر نی بخوابد زندگی او نیز میخوابد؛ چگونه ممکن است همین کارگر که با خون دل نیها را بزرگ کرده به آنها آسیب بزند؟
در خصوص بحث آتش سوزی ها کمی منصف باشید خودتان میدانید که آتش زدن مزراع قبل از برداشت جزئی از فرایند برداشت محصول است تا پوشال ها و برگهای اضافه آن بسوزد و کارگر قسمت نیبر بتواند وارد مزرعه شود. سوالی که شاید اگر از خودتان بپرسید متوجه میشوید که چرا به کارگران آن قسمت میگویند کارگران نی بر سیاه؟ نی سیاه نیست و سیاه شدن نی بخاطر آتش زدن آن است. یک گروه در شرکت هستند که کارشان این است قبل از برداشت نیها را آتش بزنند و برای همین کارشان نیز حقوق میگیرند.
به گزارش خبرنگار تابناک؛ حضور نماینده ولی فقیه در روز عید غدیر و در جمع کارگران آن هم بدون هیچگونه تشریفات نشان داد که زنده نگه داشتن عید بزرگ غدیر برای هر آنکس که در جمهوری اسلامی مسئولیتی دارد بیش از آنکه نیاز به جشنهای تشریفاتی داشته باشد نیاز به عمل به مکتب حضرت امیرالمومنین علیه السلام برای عهد بستن هرساله با ولایت ایشان دارد.
همچنین از دیگر نکات قابل اشاره در طول حضور نماینده ولی فقیه در جمع کارگران؛ عدم حضور هیچ یک از مسئولان شهرستانی در کنار حجت الاسلام موسوی فرد بود. عشایر خوزستانی به این نکته بسیار توجه دارند که اگر جایی به مهمانی بروند بزرگ و صاحب خانه حضور داشته باشد. عدم حضور مسئولان شهرستان شوش در کنار نماینده ولی فقیه حتی به دور از رسم مهمان نوازی خوزستانیها بود این در حالی است که مردمِ باغیرتِ شوش رسم مهمان نوازی را به به ترین شکل ممکن ادا کردند.
بر هیچ کس پوشیده نیست که امام علی علیه السلام مصداق عدالت الهی بر روی زمین بود و هیچ کس همچون ایشان نسبت به توزیع عادلانه بیت المال و حقوق مستضعفین حساس نبود. تا وقتی صدای ظلم را بشنویم و کاری برای اجرای عدالت نکنیم؛ عید غدیر واقعی را زنده نگه نداشتهاییم ...
___________________________________________________________________________________
*گزارش: زینب مرزوقی *سردبیر: سمیه همت پور