تابناک کهگیلویه و بویراحمد ، چند وقتی است که برخی نمایندگان استان در مجلس و گاها تعدادی از مسئولین میگویند که در خصوص وضعیت استان واژه محرومیت را به کار نبرید و تلاش شود از واژه نیازمند توسعه و یا در حال توسعه و در کل از واژههایی که بار مثبت دارند استفاده شود که البته در حوزه روانی به نظر میرسد حرف درستی باشد، اما در حوزه اجرایی به کار بردن همین واژهها نیازمند مشاهده جدیت و برنامه محور بودن مسئولین است تا حداقل مردم و مخاطب منتقد اما منصف بپذیرد که در پس بکارگیری این واژهها یک تحلیل منجر به تصمیم خوب قرار دارد.
مدتی است که استاندار ، موضوع سفر رئیس جمهور به کهگیلویه و بویراحمد را برجسته کرده و همه دستگاهها و مدیران ، کارشناسان و دلسوزان توسعه استان را به تحرک بیشتر و برنامه داشتن در راستای کمک به توسعه استان ، تشویق میکند و در گفتگویی اعلام کرده بود که در سفر دوم آیت الله رئیسی، در هر حوزه انتظار برنامه و پروژه های تحول ساز از مسئولین آن حوزه را دارد نه ادامه برخی پروژههای معمول و مرسوم!
این سخن احمدزاده اینگونه تشریح میشود که هر دستگاه فقط دنبال گرفتن اعتبار برای پروژههای نیمه تمام و قدیمی نباشد بلکه در پی تعریف پروژههای تحول ساز و تغییر دهنده وضعیت استان در ان حوزه باشد چیزی که به نظر میرسد برخی مدیران هنوز چنین موضوعی را درک نکرده اند و همچنان درگیر روزمرگی اداری و یا اقدام برای خوشایندی نمایندگان هستند!
یکی از حوزههایی که میتواند کلیت استان را متحول کند، حوزه گردشگری است چرا که کل استان بالقوه مستعد اجرای پروژه های گردشگری و توسعه در این زمینه است ، اما متاسفانه هنوز مشخص نیست که در این خصوص دستگاه متولی چه برنامههایی دارد؟!
تغییرات اخیر در سطح کلان دولت نشان داد که دولت رئیسی مدیران را صرفا به دلایل سیاسی و یا داشتن پشتوانههای سیاسی تحمل نمیکند بلکه برنامه داشتن و تحول ساز بودن نقش مدیر در دستگاه است که میتواند موجب ماندگاری وی شود! و حتما استاندار کهگیلویه و بویراحمد هم در این زمینه پیرو رئیس جمهور خود خواهد بود.
در حوزه گردشگری حتما انتظار تحول اساسی در سفر دوم رئیس جمهور میرود و حتما مدیر استانی این مجموعه باید توان قبولاندن این سیاست به مدیران ارشد استان و دولت در سفر دوم را داشته باشد که کهگیلویه و بویراحمد بیش از انکه پتانسیل توسعه صنعتی و حتی کشاورزی را داشته باشد، ظرفیت توسعه گردشگری را دارد.
اما هر گاه برنامههای اجرا شده در این مجموعه را مشاهده میکنیم بیشتر از قبل از موفقیت حوزه گردشگری نا امید میشویم چرا که تاکنون تغییر مدیریتها حتی تغییر دولتها هم افزودهای بر خروجی این دستگاه در بحث تحول سازی نداشه است و تقریبا همان روزمرگی اداری همیشگی بوده است!
به عنوان نمونه در ماههای پایانی سال ۱۴۰۱ در حالی که استاندار کهگیلویه و بویراحمد از یک پروژه موثر گردشگری در دیل شهرستان گچساران بازدید میکرد ، مدیر کل گردشگری استان در پیست اسکی کاکان در حال لذت بردن از برگزاری جشنواره برفی بود که البته در اینگونه جشنوارهها بود و نبود مسئولین چندان تاثیری ندارد و شاید تنها لذت بردن بصری برای خود مسئول میتواند انگیزه ماندن بوده باشد و یا شاید هم دلایل دیگری از جمله نارضایتی استاندار از عملکرد این مجموعه باعث شده باشد که احمدزاده خود پیگیر پروژههای گردشگری باشد!
مطمئنا مدیر کل گردشگری میداند جشنواره برفی در ذهن مردم برف بازی و یک تفریح و نهایتا اگر مدیران برنامه داشته باشند کمک به توسعه و ترویج فرهنگ منطقه است هر چند با توجه به نحوه برگزاری که برنامههای روتین و معمول چندین سال اخیر اجرا شده است نمیتوان انتظار افزودهای بر دانش شرکت کنندگان غیر استانی از فرهنگ استان را شاهد بوده باشیم!
حتی خردهای هم گرفته میشود که در اینگونه برنامهها معمولا عدهای فقط به دنبال دریافت اعتبارات و توزیع بین خود به بهانههای مختلف مانند تبلیغات و یا برنامههای فرهنگ محور هستند که در واقع در همین حوزهها هم به نظر میرسد تاکنون موفقیتی برای گردشگری استان در حوزه تبلیغات و یا ترویج فرهنگ استان وجود نداشته است!
در خوشبینانه ترین حالت و در صورت هدفمندی در اجرا ، برنامه هایی مانند جشنواره برفی یک پیوست ورزشی ، تفریحی و فرهنگی در توسعه گردشگری است اما اینکه مهمترین عملکرد دستگاه متولی گردشگری استان طی یک سال باشد اصلا پذیرفتنی نیست .
بی برنامگی و روزمرگی در گردشگری استان تا جایی است که در ایام نوروز باغ چشمه بلقیس چرام که از زیباترین و گردشگر پذیرترین نقاط در این ایام است به بهانههایی تعطیل بود و متولیان گردشگری هیچ اقدام موثری نتوانستند انجام دهند تا نهایتا با ورود رسانهها در روزهای پایانی تعطیلات بازگشایی شد!
یا پارک آبی یاسوج که بعد از صرف هزینههای زیاد و تغییرات دولتها نهایتا به بهره برداری رسید ، گویا اصلا به بهره برداری نرسیده است چرا که مشخص نیست این مکان گردشگر پذیر خصوصا برای این فصل از سال در چه وضعیتی قرار دارد و اصلا قرار است کمکی به توسعه گردشگری داشته باشد و یا در همان حد گرفتن اعتبارات و نهایتا متروکه شدن به دلیل نداشتن صرفه اقتصادی بماند!
متاسفانه حوزه گردشگری استان هم همانند بسیاری از دستگاهها تنها راه موفقیت استان در توسعه تخصصی حوزه خود را فقط سرازیر شدن اعتبارات دولتی میداند در حالی که تجربه نشان داده که اینگونه اعتبارات با این شیوه مدیریتی فقط میتواند برخی چاله چولههای پروژهها ان هم پروژههایی که در دست نور چشمیها است را پر کند و در واقع کمکی به توسعه استان که نمیکند، مجریان دیگر پروژهها را هم تحریک به زد و بند میکند و عملا خلاقیت برنامهای برای توسعه محور فکر کردن در اجرای پروژهها را در پی ندارد!
استاندار باید بداند و حتما هم میداند که استانی مانند کهگیلویه و بویراحمد اگر فقط در حوزه گردشگری مدیریت تحول سازی داشته باشد نیازمند سرمایه گذاری در هیچ حوزهای حتی صنعتی و کشاورزی که دارای پتانسیل های گستردهای در انها است را هم برای توسعه یافتگی ندارد ، اما نبود برنامه، روزمرگی و نامشخص بودن سیاستهای متولیان این حوزه، عملا گردشگری را از نقش آفرینی در مسیر توسعه استان حذف کرده است و تقریبا هیچکس باور ندارد که کهگیلویه و بویراحمد میتواند از راه توسعه گردشگری ، استانی توسعه یافته شود!
البته این سخن به معنی این نیست که باید از وضعیت موجود ناامید شد و هیچ کاری انجام نداد بلکه انتظار این است که مدیریت ارشد استان کمی صریحتر ، از مدیریت گردشگری استان طلب برنامه تحول ساز داشته باشد که این برنامه تحول ساز هم مستلزم اولا جدیت مدیر و مجموعه متولی توسعه گردشگری استان و بعدا هم کار کارشناسی و علمی است که متاسفانه فعلا نه جدیتی در این زمینه مشاهده میشود نه کار کارشناسی و علمی!