به گزارش تابناک- مازندران، تا جایی که ذهن ما یاری میکند در برخی از دولتهای گذشته، کمتر یا بیشتر، شاهد ضعف برنامهریزی در زمینه اقتصاد بودیم. البته این بدان معنا نیست که در زمینههای دیگر برنامهریزی خوب بوده است.
بطورکلی در اکثر زمینه ها برنامهریزی وجود نداشته یا ضعیف عمل کردیم و معمولا راهکارها و برنامههای ما غالبا مصداق «نوشدارو پس از مرگ سهراب» بوده است.
در استان مازندران که ظاهری زیبا و فریبنده دارد، در ابتدا باورش برای همه سخت است که این سرزمین علیرغم دارا بودن دریا، جنگل، خاک حاصلخیز، باران و مردمی پرتلاش، مشکلات اقتصادی وجود داشته باشد. اما حقیقت این است مازندران در زمینههای مختلف از کمبودها و نارساییها رنج میبرد و به قول ظریفی فقر این استان در پشت سرسبزیاش پنهان مانده است و علیرغم سرمایههای خدادادی فراوان مشکلات ریشهای زیادی دارد که مهمترین عامل آن، بیبرنامگی یا نداشتن برنامهای جامع و مدون است.
آنقدر در این زمینه ضعیف عمل کردیم که صدای استانهای دیگر و نمایندگان آنها نیز در آمده است و حتی مشاهده شده در مجلس هم برای مازندران و مشکلاتش دل میسوزانند و غلامعلی حدادعادل، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، همین چند ماه پیش دلنوشته میخواند و افسوس روزهای خوش مازندران را میخورد.
نکتهای که عجیب به نظر میرسد، چرا این استان با داشتن این همه منابع و محصولات، اقتصاد نابسامانی دارد؟ و همه (کشاورز و کارگر و بازاری و...) ناراضی اند!.
شاید برخی فکر کنند که مازندرانیها بطور ذاتی مردمانی ناراضی هستند، اما اگر آنها نیز جای باغداران و کشاورزان ما باشند و پس از زحمت فراوان، مسئولان برنامهای برای خرید به موقع محصولات آنان نداشته و محصولات کشاورزی را نخرند و یا به قیمت ناچیزی بخرند، پر واضح است که آنها نیز ناراضی خواهند بود!
بطورکلی اگر در دیگر زمینهها صنعتی و ... حمایتی صورت نگیرد و کسی برای آنها و فعالیت انجام شده، ارزشی قائل نشود مشخص است که آنها نیز دلسرد خواهند شد. دلیل عمده ضعف برنامهریزی مازندران این است که بسیاری از مدیران ما دانش و تجربه کافی برای مدیریت نداشته و به وظایف مدیریتی خویش آگاه نیستند، چرا که برخی از مدیران معمولا با رابطه نه ضابطه برسر کار آمدند و چون توانایی کافی در پست خود ندارند در نتیجه نمیتوانند چشم اندازی روشن و برنامه مناسب برای پیشرفت و بهبود استان ترسیم کنند، در نتیجه در شعار دادن از هم سبقت میگیرند و در پسرفتها همدیگر را همپوشانی میکنند تا کرسیهای مدیریتی خود را از دست ندهند!.
پس از گذشت سالها هنوز نمیدانیم رویکرد محوری استان برای توسعه در چه زمینهای است کشاورزی، صنعت یا گردشگری؟ اگر در هر سه زمینه است آیا زیرساخت ها ایجاد شدهاند یا ساز و کارهای لازم در مازندران برای رسیدن به توسعه در هر سه زمینه موجود است؟
گردشگری ما که روزگار خوشی ندارد و علیرغم پتانسیل فراوان و بینظیر استان اقداماتی اساسی و شایسته که به اقتصاد مازندران کمک کند، انجام نشده و فقط زبالههای گردشگران است که از این صنعت روی دست ما میماند.
با وضع موجود به نظر میرسد بعد از این نیز اقدامات اساسی انجام نخواهد شد. در بخش صنعت و شهرکهای صنعتی نیز اوضاع چندان مناسب نیست و در اکثر شهرکها، واحدهای صنعتی مازندران رونق چندانی ندارند. آن وقت مسئولین بجای اینکه به فکر راه حلی برای رونق چرخه صنعت استان یا فعال کردن شهرکهای صنعتی موجود باشند، مدام میگویند: برای توسعه صنعت استان، با کمبود زمین مواجه هستیم یا قدرت خرید زمین را نداریم.
بنابر آنچه ذکر شد پرواضح است بزرگترین مشکل مازندران ضعف در مدیریت و برنامهریزی است با اینکه مسئولان به خوبی میدانند که این دو (مدیریت و برنامه ریزی)، دو عنصر مهم و اساسی در تحقق اقتصاد کارآمد، با توجه به تهدیدها و تحریمها برای پیشرفت و تعالی جامعه موثرند و باید از تمام فرصتها و نیروها استفاده کرد. باز هم از اعمال مدیریت و برنامهریزی مدون در استان خبری نیست و میبینیم کشاورزی، صنعت و گردشگری هرسه بیمار و ضعیف هستند و نه تنها به این سه بخش اساسی توسعه استان نپرداختهایم، بلکه در زمینههای دیگر نیز عملکرد ما چندان قابل قبول نیست! به عنوان مثال مردم هنوز نمیدانند بانکها دقیقا مشغول به چه کاری هستند و چه خدماتی ارائه میدهند. وام ازدواج که این همه بر آن تاکید شده و راه حلی برای کمک به جوانان بود بلاتکلیف یا منتفی است، چون سود چندانی برای بانکها ندارد و از ارائه تسهیلات به مردم عادی هم سرباز میزنند و از کمبود اعتبارات ابراز نارضایتی میکنند.
پس چگونه میتوان از بانکها برای رفع برخی مشکلات استان بهره برد؟ آیا باید با اقداماتی همانند دولت گذشته یکجانبه دستورالعمل داد و بانکها را موظف به اجرای آن کرد؟ دولت تدبیر و امید در این زمینه در مازندران چه برنامهای دارد؟ تجربه نشان داده تا زمانی که بانکها فقط به فکر منافع خود و کسب سود بیشتر باشند وضع به همین منوال است!
هدف ما از بیان این مطالب ایجاد ناامیدی و یاس در جامعه نیست که امری ناپسند و مذموم است، بلکه بیان حقیقتهای تلخی است که با تامل و بررسی، پیامدهای شیرینی برای مردم استان به دنبال دارد.
امیدواریم مسئولان، کارشناسان و نخبگان استان با هماندیشی، در نظرگرفتن پتانسیل، ظرفیت و بودجه استان، ابتدا چشماندازی چند ساله ترسیم کنند و با برنامهریزی و پشتکار در راه توسعه استان گام بردارند.
مگر ما چه چیزی از استانهایی همانند اصفهان و سمنان کمتر است؟ منابع خدادادی و نیروی انسانی و کارآمدی ما به مراتب بیشتر بوده و یا حداقل بیشتر نباشد کمتر نیست؟ فقط پشتکار میخواهد و استفاده بهینه از داشتههای فراوان مازندران.