به گزارش تابناک از خراسان رضوی، در هفتههای اخیر موضوع برگزاری کنسرت در شهر مشهد در فضای جامعه مطرح شد؛ در یک سوی این ماجرا هنرمندان قرار دارند و در سوی دیگر افراد دغدغهمندی که هم به هنر علاقه دارند و هم نگرانند که هنر به ضدش – بیهنری و ابتذال - تبدیل شود.
به بیان دیگر، عدهای صرفا به هنر میاندیشند، ولی طرف مقابل هنر را ابزاری فرهنگساز میداند و میپرسد آیا میتوان صرفا کنسرت موسیقی را اجرای چند قطعه موسیقی توسط یک خواننده دانست و از آثار فرهنگی آن غفلت کرد؟
در نهایت تصمیمگیری نهایی در این باب به شورای فرهنگ عمومی استان واگذار شده است. استاندار خراسان رضوی علیرضا رشیدیان هم در یکصدوچهارمین جلسه شورای فرهنگ عمومی خراسان رضوی که 24 اسفند ماه در محل استانداری برگزار شد، گفت: بررسی اجرای کنسرتهای موسیقی در مشهد به جلسه بعد شورای فرهنگ عمومی استان که در سال آینده برگزار میشود، موکول شد.
برداشت اول؛ کنسرت یا موسیقی؟
شاید بتوان گفت آیتالله سید احمد علمالهدی از جمله شاخصترین افراد جریان دغدغهمند است. وی در نماز جمعه هفته گذشته مشهد – 22 اسفند - به ماجرای برگزاری کنسرت در این کلانشهر مذهبی جهان، گریزی زده و با اشاره به جنگ نرم دشمنان گفت: یک عده راه افتادهاند و میگویند ما جمهوری اسلامی داریم و اسلام یک پهنه و گستره عظیمی دارد و باید به حداقلی از دین که با سلیقهها، علایق و سیاستها تطبیق می کند، اکتفا کرد... دین حداقلی مطلوب ما نیست.
عضو مجلس خبرگان همچنین تصریح کرد: دو هفته پیش، در همین شهر بر سر یک کنسرت چنان سر و صدایی به راه انداخته شد تا یک عده بیایند و در حریم امام رضا(ع) مطربی کنند.
علمالهدی که مخالف اصل موسیقی بهصورت کلی نیست با اشاره به اینکه «کنسرت با موسیقی متفاوت است»، افزود: کنسرت ترویج موسیقی در بدترین حالتش است و 10 سالی است که در این شهر کنسرت برگزار نشده اما یک عده آمدند تا این سد را بشکنند و در فضای مجازی و روزنامهها موجی به راه انداختند.
برداشت دوم؛ شایعه تکخوانی
در آن سو، بخشی از هنرمندان هستند که از کنسرت دفاع میکند و ضدیت با آن را «سیاسی» میخواند!
خانه موسیقی ایران دهم اسفندماه با صدور بیانیهای مدعی شد: القاء دروغهای خود ساخته از جمله شایعه صدور مجوز برای تکخوانی زنان با هدف تحریک علما و مراجع تقلید همه و همه از نمونههای قابل مشاهده است و پرواضح است که اینها همه حکایت از پروژه جدید و نخنمای گروهی از سیاسیون ناشی و بازنده انتخابات برای فشار آوردن به دولت منتخب و به منظور بهره برداریهای خاص سیاسی است.
برداشت سوم؛ دُم خروس یا قسمخوردن؟
آنچه بیش از هر چیز به این اختلافات دامن زد صدور مجوز برای آلبوم خانومی بود که در مورد «تکخوانی» یا «همخوانی» بودنش دعواست.
با اوجگیری مرافعه، در زمستان 93 ، حسین نوشآبادی سخنگوی وزارت ارشاد، علتالعلل را تصویر روی آلبوم دانست!
وی در گفتگو با «نسیم»، در خصوص تخلف نوشین طافی برای چاپ عکس خود بر روی آلبوم «تو را ای کهن بوم و بر دوست دارم» گفت: وزارت ارشاد، به ایشان نسبت به کاری که انجام داده تذکر داده است، زیرا کار وی این شائبه را به وجود آورده که آلبوم به صورت تکخوانی است.
لازم است سخنگوی محترم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی توجه کنند که تنها جلد آلبوم شائبهساز نبوده و اقدامات دیگر خانم خواننده! هم موجب تقویت شائبه «تکخوانی» در این آلبوم شده است.
برای نمونه، از ایشان چند موزیک ویدئو در فضای مجازی منتشر شده است؛ از جمله موزیک ویدئوی «شب یلدا» با این شعر: باز امشب شب یلداست، اگر بگذارند - بـزم در مـیـکـده برپـاست اگر بگذارند / محـتسب هـم ز در دوسـتی آمد بیرون - حاکم شرع هم اینجاست، اگر بگذارند / چشم بد دور، عسس هم سر عقل آمده است - مـست از سـاغـر و صـهـبـاسـت، اگر بگذارند / گوش شیطان کر اگر عشق مدد فرماید - نـوبـت چـلـچلی مـاسـت، اگر بگذارند ...
به علاوه، خوب است جناب سخنگو نظر و فتاوای علما و فقها را در مورد جواز همخوانی بانوان مرور کنند؛ آیا صدای بم آقای خواننده و صدای زیر خانم خواننده در این آلبوم به گونهای مخلوط شده که صداها قابل تشخیص نباشد؟
ظاهراً بعضی هنرمندان نه از مجوز ازشاد میگذرند و نه حاضرند صد در صد در چارچوب قانون رفتار کنند. این گونه رفتارهای دوگانه – انتشار موسیقی هم به صورت زیرزمینی و هم با مجوز ارشاد – موجب دلنگرانی و تشویش اذهان میشود.
برداشت چهارم؛ ماهیگیری صدای آلمان از آب گلآلود
اگر به وب سایت صدای آلمان –دویچه وله- که این روزها دایه مهربانتر از مادر مینماید! سری بزنید، این اخبار را خواهید دید: «موسسه IPOS در آمریکا در پرسش از ۶۰۰ زن ومرد شهری و روستایی در کل ایران نظر آنان را درباره اجباری بودن یا اختیاری بودن حجاب پرسیده است. نتایج این نظرسنجی با اطمینان ۹۵ درصد قابل تعمیم به کل جامعه ایران است».
در خبر دیگری این خبرگزاری مینویسد: «گردهمایی چهرههای سرشناس موسیقی برای درد مشترک / چهرههای سرشناس موسیقی ایران در قالب کمپین من از موسیقی حمایت میکنم، اعتراضشان به لغو سریالی کنسرتها را مطرح کردند. در این جلسه افرادی همچون شهرام ناظری، سالار عقیلی، علیرضا قربانی و عبدالحسین مختاباد حضور داشتند.
به هر حال باید منتظر بود و دید شورای فرهنگ عمومی استان در این باره چه تصمیمی میگیرد؛ موضوعی که امروز ابعاد مختلفی یافته و نیازمند تدبیر و تدّین! است.