ذخایر کرمانشاهِ ثروتمند خرج کدام ناکجا شد که خود با فقر و گدایی سر می‌کند؟!

دیار همیشه بهار و تفرجگاه خسروان به سبب طبیعت ویژه و منحصر، ظاهرا در ترکیب ده استان ثروتمند قرار دارد اما با لحاظ مرکزیت استان‌های مجاور و قرار گرفتن در شاهراه و دروازه سیاحت و تجارت بین‌المللی شاید ثروتمندترین عضو خانواده باشد، پس چرا برای سیر کردن شکم خود به گدایی و دوره‌گردی افتاده است؟
کد خبر: ۱۸۰۵۴۹
تاریخ انتشار: ۲۴ بهمن ۱۳۹۴ - ۲۳:۰۷ 13 February 2016
دیار همیشه بهار و تفرجگاه خسروان به سبب طبیعت ویژه و منحصر، ظاهرا در ترکیب ده استان ثروتمند قرار دارد اما با لحاظ مرکزیت استان‌های مجاور و قرار گرفتن در شاهراه و دروازه سیاحت و تجارت بین‌المللی شاید ثروتمندترین عضو خانواده باشد، پس چرا برای سیر کردن شکم خود به گدایی و دوره‌گردی افتاده است؟

اولین پاسخی که از هر کوره ذهنی می‌گذرد جز سوءظن به دست‌های آلوده و ناپاک دست اندرکاران دخل و خرج و حساب و کتاب نمی‌تواند باشد. به گواه تاریخ و مشاهده عینی جغرافیا، این خطه آسیب دیده و زخمی همواره خط مقدم و سنگر دفاع از امنیت و آرامش، بعبارتی گوشت دم توپ کشور بوده و هنوز با اینکه با کشور دوست و برادر همسایه، صیغه محرمیت خوانده‌ایم و با صلح و صفا در هم ذوب شده‌ایم، گاه و بی‌گاه شکار تله‌های انفجاری و مین‌های دشمن متجاوز سابق می‌شویم.

از طرفی بواسطه همین دوستی تنگاتنگ و خانه یکی شدن با دشمن ذاتی و تاریخی، باید همواره بدون خط و مرز با دروازه باز و روی گشاده پذیرای دوستان منفعت طلب ابن وقت باشیم.

دقیقا اینجاست که هوا به جای گرگ و میش، گرگ و کفتار می‌شود و از آنجایی که در هیچ کجای تاریخ هیچگاه اعراب با ما میش نبوده و رابطه دوستانه نداشته‌اند، بلکه همواره سودای گسترش و تحمیل جهالت و اعتقادات مردود خود به نوع بشر را در سر داشته‌اند، خواه با استتار و حجاب چهره‌ی رسوا و لو رفته با پرچم داعش و یا با گریم و جلد عوض کردن با کراوات و کت و شلوار که هردو پشت و روی یک سکه هستند را با آغوش باز بپذیریم، و هر لحظه نگران عواقب احتمالی سوء این دوستی زیانبار را به انتظار بنشینیم که طبق معمول اولین قربانی مرزنشینان هستند. ‌‌‌‌‌‌

مگر زمانی همه خواهر و برادر نبودیم؟ اینکه دیگر مشمول مرور زمان و گرفتار قیچی ممیزخانه تاریخ نشده، هنوز ط‌‌نین خواهر گفتن و برادر شنفتن‌ها که آن‌روزها به زندگی معنا و مفهوم دیگری می‌داد بعد از دوران جنگ، بدآهنگ گوش آزار و جانکاه دیگری ساز کرد.

انتظار این بود در فضای شفافیت و پاسخگویی هم گشایشی صورت می‌گرفت که مردم هم در امور مملکت (خانه خود) نقش و جایگاهی داشته باشند، اما برخلاف شعارها و وعده‌های قبلی، با چرخش به سمت ثروت اندوزی و اشرافی‌گری، مواد عهد و پیمان میثاق ملی ( قانون اساسی) یا نیمه نصفه به اجرا گذاشته شد و یا هرکجا مانعی بر سر راه دولت‌طلبی و ویژه‌خوری می‌دیدند،‌‌‌‌‌‌‌‌ به اصطلاح اصلاح می‌کردند.

با سرعت تمام بدون مطالعه و کارشناسی دست به کار سازندگی و توسعه اقتصادی شدند و عوض اینکه سازه پابرجا و مستحکمی برای توسعه اقتصادی پایه‌ریزی کنند، با شتاب پیشه خام‌فروشی و حاضری‌بخور و چاپ و مونتاژ را پیش گرفتند و دقیقا بخش صنعت هم با همان معماری معروف بساز بنداز جلو رفت، تا جاییکه همان سال‌های اول توان رقابت با بدلیجات بی‌مصرف ساخت چین را هم نداشت، و در همان دوران خردسالی قبل از نوجوانی و شکوفایی دچار فلج اطفال شد.

پس از لنگ شدن صنعت نوبت به بخش دوم مولد سرمایه و اشتغالزایی رسید که همان کشت و زرع یا کشاورزی باشد که در بخش‌های بعدی به آن می‌پردازیم، و با ارائه مستندات، تصاویر، آمار و ارقام تأییدشده و مشاهدات عینی خواهید دید چه خسارات غیرقابل بازگشتی به منابع حیاتی وارد شده است. ادامه... در بخش‌های بعد

(ع.ط) خالوو ریوار تابناک کرمانشاه

منبع: تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۰:۳۴ - ۱۳۹۴/۱۲/۰۲
آقای خالو ریوار بالاخره مجبور شدم سکوت را بشکنم حرف بزنم آخه همولایتی ترا چه با نقد از مدیریت بیزحمت شما کوتاه بیاین
نظر شما
Chaptcha
حروفي را كه در تصوير مي‌بينيد عينا در فيلد مقابلش وارد كنيد
آخرین اخبار