به گزارش تابناک سمنان به نقل از اعتماد، به همین دلیلجناح اصولگرا به جای آنکه در میان طرفداران خودش رقابتی را شکل دهد و بهترین نامزد موردنظرش را انتخاب و سپس معرفی کند، زحمت خود را کم میکند و یک جا رقابت میان آنان را از دور مقدماتی حذف و به مرحله فینال منتقل میکند!! ولی انتخابات ما یک تفاوت مهم دیگر هم دارد.نامزدهای انتخاباتی و حامیان آنان درباره همهچیز حرف میزنند جز درباره مسائل اصلی.انتخابات ما از این نظر مثل جلسه خواستگاری میماند که خانواده عروس و داماد مینشینند دور هم از هر چیزی از جمله سیاست، کسبوکار، آبوهوا، فوتبال و... سخن میگویند، جز درباره اینکه اصولا چرا به این مهمانی آمدهاند؟آخر جلسه که دیگر چیزی برای گفتن نمیماند و همه خسته و مانده شدهاند یک نفر دل را به دریا میزند که بله آمدهایم که اگر بشود، گلپسرمان را به غلامی یا همان نوکری خود بپذیرید. بعد هم معلوم میشود وقتی که این ازدواج سر میگیرد همه میبینند که این بازیگر نقش غلام یا نوکر در روز خواستگاریممکن است در دوران زندگی چه بر سر این عروس بیچاره درآورد.
با این ملاحظات به نظر میرسد که نامزدهای انتخاباتی هنوز وارد بحث اصلی نشدهاند چرا که دوست ندارند درباره این موضوع حرفی بزنند. مباحث اصلی کشور کدام هستند؟ اشتغال و تولید، برجام و روابط خارجی، بحرانهای زیستمحیطی و منابع طبیعی (مثل آب و جنگل، آلودگی هوا و ریزگردها و...) و وضعیت مسائل اجتماعی از جمله اعتیاد، طلاق، حاشیهنشینی و بالاخره فساد و ناکارآمدی نظام اداری. اکنون میتوان پرسید که در میان نامزدهای اصلی انتخاباتی تاکنون کدامشان در این موارد نظر صریح و روشنی را ابراز کرده است؟ در یک کلام، هیچکدام.در این میان مواضع آقای روحانی به نسبت روشن است، چون در مقام دولت در جریان برخورد با این مسائل است، ولی مواضع سایرین به کلی نامفهوم است، هرچند در بیشتر موضوعات هیچ موضعی ندارند و فقط علیه دولت شعار دادهاند. با چنین وضعی مردم باید در این انتخابات! چه چیزی را به دیگری ترجیح دهند؟ آیا باید براساس شکل و ظاهر نامزدها رای دهند؟ طبیعی است که باید براساس برنامه رای بدهند، ولی هیچکدام از رقبا هیچ برنامهای ارایه ندادهاند.البته منظور از داشتن برنامه، نوشتن یک جزوه صد صفحهای نیست که هیچکس آن را نمیخواند بلکه منظور بیان چند جمله مشخص درباره سیاست هر نامزد در موضوعات فوق است.برای نمونه این افراد باید درباره برجام موضعگیری صریح و روشنی داشته باشند. آیا برجام را برای کشور مفید میدانند یا خیر؟ اگر بلی، در گذشته چرا نگاه منفی به آن داشتهاند و چرا اکنون تغییر موضع دادهاند؟ آیا این بیصداقتی و فرصتطلبی سیاسی تلقی نمیشود؟ اگر آن را مفید نمیدانند، پس بگویند با برجام چه خواهند کرد؟ آیا آن را لغو میکنند؟ یا به قول برخیها آن را در آتش میاندازند؟ در این صورت با مساله تحریمهای شدید چه کار خواهند کرد؟ با توقف صدور نفت چه میکنند؟ در مورد بحران منطقهای به ویژه وضعیت سوریه و حضور ایران در آنجا چه سیاستی را پیگیر خواهند شد؟ آیا برای یمن و سوریه طرح صلحی دارند؟ برای اشتغال از کجا میخواهند منابع لازم را تامین کنند؟ آیا با جذب سرمایه خارجی این کار را خواهند کرد؟ اگر خیر پس از کجا؟ اگر بلی، تامین این هدف با سیاست خارجی تنشآفرین این افراد در تعارض است. درباره اصلاح نظام اداری و مبارزه فساد چه برنامهای دارند؟ در این زمینه برنامه دولت دفاع از شفافیت است. ولی آیا منتقدان هم حاضر هستند که از شفافیت دفاع کنند؟ اگر از شفافیت دفاع نمیکنند، چگونه میخواهند این غول فساد را ریشهکن کنند؟ و مهمتر از همه اینکه پرونده و سابقه خودشان در تقویت این مشکل چه بوده است؟