به گزارش تابناک رضوی، در مناظره ای که عمده مباحث آن به صورت فی البداهه و مبتنی بر تست هوش هیجانی و به سبک آزمون «مسابقه هفته» است و در بازه های زمانی غیر قابل بهره برداری به نظر میرسد شاید بیشتر بتوان آن را به تست مهارتهای شخصی افراد تعبیر کرد.
در افکارعمومی، این مناظرات به ویترینی برای تبرّج کاندیداها تبدیل شده است و سابقه چنین مناظره هایی در دوران پیشین نیز نشان می دهد که گاهی ذائقه برخی مخاطبان نیز به دیدن پرخاشگری و چنگ ودندان نشان دادنِ بالاترین تایید شدگان نظام به عنوان "رجل سیاسی مذهبی" عادت داده تا در یک برنامه مفصل (پارت سه ساعته)، مناظرات از بستر عرضه برنامه و محک تدبیر خارج شده و به تماشای قفس گلادیاتور های سیاسی تبدیل شود.
متاسفانه رسانه های تصویری و مکتوب ،مجازی و رسمی، نیز به جای وزندهی به مباحث مطرح شده در این برنامه ،به ذره بین انداختن به هتک و حرکات بدن و لرزش دست و صدا و میزان خشونت کاندیداها می پردازند.
تامل و تماشای تکرار مناظرات درفضایی آرامتر البته ممکن است باعث شود که متوجه شویم که این مناظره، چندان مطلب تازه ای بر داشته ها و دانسته های ما اضافه نکرده و نمیکند ...
آیا براستی هجمه کاندیداها به سوی هم و برهم خوردن تعادلشان خوب است و این حملات تا به کجا خواهد انجامید !؟
همچنین باب شدن اتهام دروغگویی نیز شایسته بنظر نمی رسد ؛ به خصوص اینکه پرتاب نیزه اتهام دروغ از آن زوبین هایی است که خواه ناخواه بر حریف مینشیند و بازآرایی و ترمیم جای زخم آن بسیار سخت است!
اینکه مانند نقل و نبات، دروغ گفته شود یا اتهام دروغگویی به سمت رقیب پرتاب شود، در نهایت حرمت این حرام کبیر و گناه کبیره را کم و از سوی دیگر بالاترین شخصیتهای نظام به آن متهم میشوند و مهمترین سرمایه اجتماعی مخاطبان که اعتماد آنان است، به راحتی ضایع میشود ...
واقعیت آن است که دروغگویی و درغگونمایی کلید واژه ای است که از مظاهر دموکراسی و به شدت وارداتی است و در ادبیات سیاسی ما تا قبل از سال 84 یا نبوده یا لااقل به این سبک و سیاق، رواج نداشته است.واژه ای که بسیار مخرب است و البته برچسبی است که به شدت چسبناک و ناپسند به نظر میرسد و عواقب چنین طعن و تنههایی گاه تا مدتها چهرهای را میخراشد چنانکه ریشه منازعه اخیر میان آقایان قالیباف و تیم دولت را نیز میتوان از همان دوران انتخابات قبلی دانست و تخریبها و تاختنهایی که در 4 سال اخیر نیز علیه شهردار تهران کم و بیش تداوم یافت.
با این احتساب در مجموع به نظر میرسد چنین مناظراتی با لحاظ عیار ادبیات اسلامی و تراز انقلاب اسلامی برنده حقیقی ندارد و با لحاظ نکات مدنظر رهبر معظم انقلاب اسلامی لزوم مهندسی مجدد اجرای آن یا تاکید بر اخلاقمداری در این راستا احساس میشود.
ظریفی میگفت با این مناظرات ابهت نظام مدیریتی ما کاسته می شود و افزون بر آن، بدآموزی دارد و شاید هم آنچه نادیدینی است را عیان و علنی نشان می دهد ...
بزرگی میگفت اغلب آدمها در درونشان کفری دارند و هر کدام در محاقّی که قرار میگیرند " کفرشان در میآید" و توصیه می کردند هیچ وقت آدمها را به این مرحله نکشانید!
به عبارت خودمانی تر اینکه هیچ آدمی را گوشه رینگ قرار ندهید که مجبور باشد برای نجاتش هر کاری بکند و حتی از آبروی شما و خودش هم بگذرد.
بواقع در پاسخ فرزندان آیندهسازمان چه باید بگوییم درباره این بداخلاقی ،درغگویی و هتک حرمتهای امروز و برای آن روز که نه از تاک نشانی می ماند و نه از تاکنشان!
خاکریز دفاع از انقلاب اسلامی را باید در خانهمان بنا کنیم و در برابر رسانه ملی جمهوری اسلامی و در برابر بالاترین برنامه سیاسی اجتماعی رسانه ...
مناظرات جایی است که شما باید هر آن، منتظر باشی جلوی چشم یا گوش نوجوانان و جوانانت را بگیری واقعا ترسناک است ...
برای همین پیشنهاد میشود که مناظرات باید با برچسب و لیبل +18 پخش شود!
نکته: البته این متن به معنای نفی ضرورت مناظره نیست بلکه نقد شیوه مناظره و نقد سهمدهی غیر متعارف به این برنامه در انتخابگری مخاطب مستلزم ارتقای سطح سواد رسانهای او و برخی تدبیرهای ویژه در تبیین شاخصها و انتخاب «احسن» است.
میثم محمدی / تابناک خراسان رضوی