به گزارش تابناک رضوی، تحلیلگران معتقدند که فیلمها و سریالها در غرب برای دو هدف جهانی ساخته میشوند؛ هدف اول آماده سازی دنیا درباره یک موضوع مهم و همچنین شکستن قبح آن است. هدف دوم گرفتن بازخورد و واکنش مخاطبان درباره اقدامی از پیش طراحی شده میباشد.
انتخابات، تصویب قوانین خاص در برخی کشورها، قدرتمند جلوه دادن سردمداران غربی در اذهان عمومی و همچنین قبح شکنی از اقدامات تهاجمی آنها، متاثر از برخی فیلمها و سریالهای مطرح دنیا است.
سایتها و مجلات معتبر سینمایی همه ساله و هر دهه به معرفی "ترین" های سینما میپردازند. با یک جستجو در اینترنت میتوان بهترین فیلمهای ساخته شده در سینما را برحسب کشور، ژانر سینمایی، جوایز کسب شده و ... پیدا کرد. البته در این بین جشنوارههای معتبر سینمایی و جوایز آنها نقش مهمی در اقبال مردم و دیده شدن یا نشدن فیلمهای منتخب داشتهاند. فیلمهایی مانند آواتار، جنگ ستارگان، تایتانیک، ارباب حلقهها، پدرخوانده و... عنوان پرفروشترینهای تاریخ سینما را یدک میکشند. اما از بحث سلیقه و ذائقه منتقدان و هنرمندان که بگذریم، درصد کمی از کل فیلمهای تاریخ سینما هستند که اثرات عمیقی در شرق و غرب زمین گذاشتهاند.
لیست فیلمی که در اینجا تهیه شده است بیشتر ناظر به فیلمهایی بوده که در زمان خود طبق آنچه دغدغه اصلی این نوشته ذکر شد، سر و صدا به پا کرده و تاثیرات شگرفی داشتهاند.
1-شبکه اجتماعی - The Social Network
این فیلم محصول سال 2010 آمریکا میباشد. خلاصه داستان اینطور است که در پاییز سال ۲۰۰۳ در خوابگاه دانشگاه هاروارد یک نابغه برنامه نویسی با نام مارک زاکربرگ پشت کامپیوتر خود می نشیند و کاربر یک ایده جدید را آغاز میکند. در هیجان ناشی از برنامهسازی و اشتراکگذاری عقاید، چیزی را در خوابگاهش آغاز میکند که به زودی به یک شبکه اجتماعی جهانی به نام فیس بوک و یک انقلاب در صنعت ارتباطات تبدیل میشود. اینکه ماجرای حیرت انگیز این فیلم به عنوان داستان واقعی از پدیدآورنده تقریبا معروفترین شبکه اجتماعی امروز دنیا(فیسبوک)، دستمایه فیلمی قرار گرفته و شهرت وی را دو برابر نموده است، از همان حربههای همیشگی هالیوود به نظر میآید.
عدهای معتقدند، اینکه این فیلم در شرایطی جلوی دوربین رفته و پخش جهانی پیدا نموده است که شبکه اجتماعی فیس بوک به عنوان یکی از اهرم های تبلیغاتی و عملیاتی آمریکا برای دخالت در دیگر کشورها قرار گرفته از همان دست ماموریت های همیشگی میباشد که بازهم هالیوود به خوبی آنرا انجام داده است.
2- خانه پوشالی- House of Cards
خانه پوشالی نام یک سریال سیاسی-هیجانی محصول آمریکا است که پخش آن از سال 2013 آغاز شد. این سریال که اکنون فصل پنجم آن نیز برای مخاطبان عرضه شده دارای نکاتی خاص در حوزه مسائل سیاسی و رفتار سیاسیون در برهههای زمانی مختلف میباشد.
سریال خانه پوشالی را شاید بتوان در زمره برنامههای آموزشی برای سیاستمداران دنیا قرارداد! به عنوان مثال در بخشی از این سریال دیالوگی بین دو نقش مهم داستان رد و بدل میشود که اشاره به یک تکنیک ناخوشایند برای جمع آوری رای در انتخابات دارد:
مرد: سه هفته مانده به انتخابات، هیچی نداریم...و ما میبازیم/ زن: زمان میخریم نمیتونیم تک تک با همه چیز مقابله کنیم. ولی اگر یک کاری کنیم به نفعمان میشود/ مرد: هرج و مرج بسازیم؟/ زن: بیشتر از هرج و مرج/ مرد: جنگ؟/ زن: ترس/ مرد: ترس... بیرحمانه و همه جانبه/ زن: از به دست آوردن قلب مردم خسته شدم/ مرد: بیا به قلبشان حمله کنیم/ زن: با ترس میتوانیم موفق شویم/ مرد: آره میتوانیم.
3-بحران برند ماست- Our Brand Is Crisis
فیلم سینمایی بحران برند ماست در ژانر کمدی-درام محصول سال ۲۰۱۵ امریکا است. این فیلم بر اساس فیلم مستندی به همین نام ساخته شدهاست و درباره دخالت متخصص مبارزات سیاسی امریکا، "گرینبرگ کارویل" در طول انتخابات سال ۲۰۰۲ بولیوی است.
وقتی رقیب سیاسی یک کاندیدا در فیلم احساس میکند که بازنده رقابت انتخاباتی است اتاق فکری از سیاسیون و مدیران کانون های تبلیغاتی تشکیل می دهد تا به یک ایده برای اجرا و جمع آوری رای مردم بولیوی برسد.
ایده، "ایجاد یک بحران" است که اصلا وجود خارجی ندارد! نقش اصلی داستان میگوید که برای پیروزی در انتخابات باید یک موضوع ساختگی را دستمایه قرار داد به نحوی که در ذهن مخاطبان به عنوان یک بحران بزرگ جلوه کند و پس از آن خود را منجی حل این بحران و رفع مشکل بزرگ معرفی کنیم! راه حل او ايجاد بحران و تبديل ويژگی¬های منفی کانديدای مورد نظرش به نقاط قوت قابل قبول است.
4- تلقین- Inception
تلقین فیلمی علمی تخیلی و دلهرهآور، محصول سال ۲۰۱۰ است. بازیگر اصلی نقش یک دزد حرفهای را دارد که با نفوذ به ضمیر ناخودآگاه افراد، افکار آنها را میدزدد. او که در ایالات متحده تحت پیگرد قانونی است، با پیشنهاد پاک شدن سابقهاش در ازای یک کار که غیرممکن به نظر میرسد، روبهرو میشود: «تلقین» یا القای یک تفکر به ضمیر ناخودآگاه یک شخص.
گفته شده که کریستوفر نولان 10 سال را صرف نوشتن فیلمنامه این فیلم کرده است.
ورود به ذهن دیگران و دستکاری ایدهها و رؤیاهای آنان، نوعی استعمار فرهنگی به شمار میرود. شخص اصلی فیلم در انتها برای رسیدن به هدفش، ناچار است محبوب خودش را نیز در این راه قربانی کند. بنابراین به نظر میرسد عامل استعمار، حتی بیشتر از کسانی که مورد هجوم قرار میگیرند، در مسیر حرکتش دچار ضرر شده است.
در این فیلم به صورت ظاهری یک ایده ضد سرمایهداری را به تماشاگر تلقین میکنند. اما توجه به یک نکته بینهایت ساده و پیشپاافتاده باعث میشود تا این تلقیِ نادرست از ذهن ما پاک شود؛ توجه به اینکه تلقین کننده اصلی که قبل از همه دست به کار شده است فردی در جای دیگر و به غیر از نقش اصلی داستان میباشد! بنابراین اقدامات تلقینیِ نقش اصلی فیلم بر روی همکارانش نه تنها اثر مناسبی نمییابد بلکه آنها دشمن وی میشوند!
تحلیلگران میگویند این فیلم نشان میدهد که در این دوره از زمان، دیگر ابر قدرتها، کارتلهای نفتی و صنعتی (و حتی رسانهای) برای رقابت با همکارانشان یا کشورهای دیگر، دست به جنگ اتمی، میکروبی و یا سرد و روانی نمیزنند. بلکه امروزه آنها فهمیدهاند که برای رسیدن به اهدافشان باید روی ذهن افراد کار کنند و با هدفگیری ذهن و فکر مردم یا سیاستمداران و رقبا به آنچه میخواهند برسند.
پروژه ای که تا چند وقت پیش توسط تبلیغات انجام میشد، اما این فیلم راههای جدیدتری مانند استخراج فکر و حتی کاشت فکر و ایده را به نوعی معرفی میکند. ما در روشهایی مثل هیپنوتیزم همین کار را در عمق کمتری قابل انجام است!
5- هری پاتر- Harry Potter
فیلمهای هری پاتر انگلیسی-آمریکایی هستند. در کل ۸ فیلم از داستان هری پاتر ساخته شده است که جزو ۵۰ فیلم پرفروش تاریخ بودند!
جنگ آرماگدون(ادعایی درباره نبرد نهایی حق و باطل در آخرالزمان)، سرانجام در بخش دوم از فیلم "هری پاتر و یادگاران مرگ" اتفاق می افتد. نکته قابل توجه اینکه سازندگان فیلم دقیقا براساس باورهای اوانجلیستی ( صهیونیسم مسیحی) آن را ساختهاند.
این همان مرحله نخست جنگ آخرالزمان است که بنا بر تبلیغات مسیحیان صهیونیست، سپاه شر یا دجال و یا همان آنتی کرایست(ضد مسیح) ابتدا بر اورشلیم یا بیت المقدس حاکم شده و سپاه مسیح به آسمان نزد مسیح می روند و بعد از مدتی همراه مسیح بازگشته و طی مرحله آخر جنگ آرماگدون، ضد مسیح و ارتش تاریکی را شکست داده و حکومت هزارساله خود را در جهان برقرار می سازند.
اصل روایت آن دقیقا مشابه داستانی است که گروههای صهیونیستی از آخرالزمان خود تصویر میکنند. آخرالزمانی که به تعبیر آن ها همرا با تسلط جادو و شیاطین است و در این بین فقط جادوی صهیونیسم است که میتواند با جادوی سیاه مبارزه کند. لذا این قسمت از هری پاتر پر شده است از انواع و اقسام نمادهای آخرالزمانی گروههای صهیونیستی که به گونه ای به نمایش میگذارد تا بیننده علی الخصوص نسل جوان حس کند دیدگاهای صهیونیسم درباره آخرالزمان حقیقت دارد.
6- ماتریکس- The Matrix
ماتریکس فیلمی اکشن، علمی و تخیلی است که در سال ۱۹۹۹ منتشر شد. ماتریکس آمیزهای از اکشن، هنرهای رزمی و دارای فیلمنامهای چندلایه است که یک جامعه پادآرمانشهر(در آن ویژگیهای منفی، برتری و چیرگی کامل دارند) در آینده را به تصویر میکشد. فیلم ماتریکس به داشتن محتوای سنگین و ساختار پیچیده فلسفی شهرت دارد.
این فیلم نمونهای تمام عیار از سبک سایبرپانک(فناوری رایانه و ارتباطات، توأم با ازهمگسیختگی نظم اجتماعی) و علمی تخیلی به شمار رفته و شامل منابع متعددی از ایدهها و تفکرات فلسفی و مذهبی میباشد.
در دنیای ماتریکس تکنولوژی بر انسان برتری و تسلط دارد. موفقیت هرکدام از این عناصر در برانگیختن نگرانی شاید به دلیل قدرت اغواکننده تئوری توطئه باشد و با تماشای «ماتریکس» این حس به بیننده دست میدهد که به تدریج درحال اسارت در چنگال فناوری پیشرفته و رایانههای هوشمند است.
7- جاده مالهالند- Mulholland Drive
جاده مالهالند فیلمی در ژانر معمایی محصول سال ۲۰۰۱ کشور ایالات متحده است. آنچه رسوا کننده است پایکوبی در تقابلهایی دوتایی و به تصویر کشیدن صحنههای آمیزشِ دو زن همجنسگرا با پس زمینه ای مسطح نیست. آنچه رسواکننده است دهان کف کرده و بیصبر خانواده دراین فیلم است برای پیوستن او به چنین ماشینی. در این فیلم القا میشود خانواده چارهای ندارد جز اینکه به آنچه از درونش میجوشد سرسختانه بچسبد. آرزوهای یک خانواده تنها در دلش ساخته میشود ؛ و البته درهالیوود! هالیوود آرزوی دل آنها را برآورده میکند و آنها هالیوود را به آرزوی خود بدل میکنند.
اینجاست که هالیوود تبدیل میشود به ماشین تکثیر زیبایی و البته نابودی ِ آن. دیگر زیباییای وجود ندارد و آنچه هست تنها اغفال شدن است و وانمود به اغفال شدن. وانمود به شرکت در یک بازی در جایی که هیچ ترفندی به جز تن وجود ندارد .تن ِ من برای من تنها در دو شکل وجود دارد: مرگ و همـجـنسگرایی ...
8- آبی گرمترین رنگ است- Blue Is the Warmest Color
پس از فیلم جاده مالهالند فیلم سینمایی " آبی گرمترین رنگ است" اثر سال 2013 فرانسه به صورت دقیقتر و نه تنها در یک بخش بلکه در سرتاسر فیلم به موضوع همجنسگرایی میپردازد. برخی این فیلم را که درست پس از قانونی شدن ازدواج همجنسگرایان در فرانسه اکران شد بهترین راه برای سرکوب مخالفان این قانون و همچنین پایه گذار تصویب قوانین حمایتی بیشتر از همجنسگرایان در دیگر کشورها میدادند.
9- پرتقال کوکی- A Clockwork Orange
پرتقال کوکی فیلمی است محصول سال ۱۹۷۱ شرکت برادران وارنر و برگرفته از رمانی کوتاه با همین نام.
این فیلم به طرز عجیبی از تصاویر خشن و ناراحتکننده استفاده میکند تا روانپریشی، گروههای بزهکار جوان و دیگر موضوعات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی را در آینده نشان دهد. نکته جالب توجه در مورد این فیلم تحریم آن از سوی مسیحیان معتقد به کلیسای کاتولیک است که دیدن آن را منع کردند.
10- بچه رزماری- Rosemary's Baby
بچه رزماری فیلمی در ژانر ترسناک روانشناسانه، محصول سال ۱۹۶۸ است.
نگاه در این فیلم به مذهب همچون نگاهش به ارتباط آدمها مخدوش، یكسویه و افراطی است. در این فیلم، مذهب در كنار تجدد عامل قهقرای انسان به شكلی نمادین معرفی میگردد. فیلم، مذهب را با ترفندی خاص از خدا جدا میكند و بین این دو مقال حصار میكشد.
11- مصائب مسيح- The Passion of the Christ
مصائب مسیح فیلمی به عنوان یکی از پر بینندهترین، بحث برانگیزترین و پر منفعتترین فیلمهای تاریخ سینما شناخته میشود. این فیلم ۱۲۲ ساعت آخر عمر عیسی مسیح را به تصویر کشید. فیلم مصائب مسیح محصول سال ۲۰۰۴ میباشد که زندگی عیسی مسیح را بر اساس روایاتی از کتابهای عهد جدید، انجیل، انجیل متی، انجیل مرقس، انجیل لوقا و انجیل یوحنا و همچنین نوشتههای مذهبی آنه کاترین امرک به نمایش درآورده است.
این فیلم ماجرای دستگیری، محاکمه و مصلوب شدن عیسی مسیح را به تفصیل به تصویر میکشد. فیلم به خاطر مسئول نشان دادن یهودیان در به صلیب کشیده شدن مسیح با اعتراض محافل و گروههای یهودی مواجه شد تا جایی که آنها به دادگاه شکایت بردند و تلاش کردند از اکران آن جلوگیری کنند، اما فیلم با اعمال تغییراتی مختصر اکران شد.
گفته میشود در مارس ۲۰۰۴ یک مرد اهل تگزاس امریکا بعد از دیدن فیلم به شدت تحت تاثیر قرار گرفت و به اداره پلیس رفته و به قتل یک دختر ۱۹ ساله اعتراف کرد. خبر دیگر پیرامون این فیلم جان باختن مرد میانسال بعد از دیدن صحنههای شکنجه حضرت عیسی بود. همچنين فردی ناشناس به خاطر مزاحمت برای کارگردان این فیلم و خانواده اش در ماه ژوئن ۲۰۰۵ به مدت سه سال روانه زندان شد. این فرد که تحت تاثیر فیلم قرار گرفته بود خواهان دعا خواندن با کارگردان این فیلم بود زیرا معتقد بود که او از طرف خدا فرستاده شده و پیامبر خدا است و به همین خاطر برای مدتی اطراف خانه او ظاهر میشد. پاپ رهبر مسیحیان جهان بعد از دیدن این فیلم گفت: «این فیلم آنگونه که باید باشد بود».
12- ۲۴- The 24
سریال 24 مجموعهای تلویزیونی محصول شبکه تلویزیونی فاکس آمریکا است. پخش این سریال در سال ۲۰۰۱ آغاز شد و در ۲۰۱۰ به پایان رسید. داستان این سریال مربوط به شخصیتی است که در واحد ضد تروریستی کار میکند. او ماموری ماهر و باتجربهاست و هر فصل از این سریال تلاش او را برای متوقف کردن یک رشته حملات تروریستی از جمله سوءقصد به جان رئیس جمهور، حملات هستهای، بیولوژیکی و شیمیایی، حملات مجازی و خنثی کردن توطئههای شرکتهای بزرگ و شناختن عوامل فساد در دولت نشان میدهد. هر فصل این سریال، ۲۴ قسمت دارد که از لحاظ داستانی بیستوچهار ساعت یک روز را شامل میشود. سریال24 در صحنه های متعدد شخصیت های مسلمان را به عنوان تروریست نشان میدهد.
این سریال معروف به پیشبینیهای جالب در دنیای سیاست است! فصل 8 سریال 24 حول شخصیت "رئیس جمهور حسن" که رئیس جمهور کشور فرضی "جمهوری اسلامی کامستان" است پیش میرود. رئیس جمهور کشوری که خواستار تجدید روابط خود با امریکا و ایجاد تعامل و توافق هستهای با ایالات متحده می باشد.
فیلمسازان دنیا امروزه "هشتگ" ها را در شبکههای اجتماعی دنبال میکنند و بنابر آنها فیلم میسازند. روانشناسان معتقدند که محتوای فیلمها میتواند تماشاگر را در حالتی مثل خواب مصنوعی قرار دهد. به طوری که اگر حوادث نمایش داده شده در فیلم، در محیط واقعی روی دهد، واکنش های خفیف تری را برمی انگیزد، یا شاید عکس العمل های لازم را به همراه نداشته باشد. البته این تاثیرات روی تمام افراد یکسان نیست. موقعیت و مشخصات تماشاگر هنگام تماشای فیلم از یک سو و جنبه فنی و مضمون فیلم، عوامل دو گانهای هستند که در توجیه و نوع تاثیرپذیری تماشاگر اثرگذارند. فیلمها این قدرت را دارند که دروغ گفتن، ارضای نیاز به هرطریقی، شکستن قبح و بی اعتمادی را در افراد یک جامعه به خصوص قشر نوجوان و جوان نهادینه کنند و البته برعکس!
مقام معظم رهبری که همواره نگاه دقیقی به مسائل گوناگون داشته و دارند در مناسبتهای مختلف بر اهمیت سینما بهعنوان هنری انسانساز و ابزاری راهبردی تأکید داشتهاند، آنچنان که ایشان کلید پیشرفت کشور را سینما اعلام میکنند. ( http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=29053 )
معین حسین پور- محمد مولوی/ تابناک خراسان رضوی