به گزارش تابناک کرمان، کارشناس تاسيسات آب و خاک است حدود 4 سال مسئول سازمان تامين آب در کرمان بوده، حدود 20 سال است که در زمينه واحدهای آب و خاک (احياء و مرمت قنوات، تامين آب، انتقال آب، آبخيزداری) در استان کرمان تحقيق و مطالعه نموده و حتی در اين زمينه نيز ايدهها و طرحهايی ارائه نموده که با کمال تأسف مورد بیمهری و بیتوجهی مسئولين دولتی قرار گرفته است.
خبرنگاران برای تهيه گزارش در هر حوزهای اعم از اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و ورزشی جامعه از نظريه کارشناسان مربوطه درهمان حوزه استفاده میکنند. و هميشه برای رفع معضلات جامعه در تمامی حوزهها دلسوزانه تلاش مینماييم و در مقابل نيز از کليه مسئولين هم میخواهيم که در اين رابطه جوابگو باشند.
بارها شنيدهايم که نه تنها قشر خبرنگار بلکه برخی از کارشناسان دلسوز نيز درحوزه کاری خود به مسائلی برخورد کردهاند که اگر به شيوه و روشهای آنان کمی توجه شود شايد گرهای از معضلات گشاده شود.
مسئولان هميشه دم از حمايت و پيروی از منويات رهبر معظم انقلاب مبنی بر اقتصاد مقاومتی میزنند ولی متأسفانه گوش شنوايی برای شنيدن حتی چند پاراگراف و جمله از يک کارشناس که میتواند در اين زمينه بسيار کارگشا باشد را ندارند. گاهی اوقات هم ديده شده که اگر کارشناسی در اين زمينه خواسته صحبتی و سخنی بگويد او را از تمامی مزيتهای حقوقی محروم کردهاند. چرا بايد چنين باشد؟؟؟؟
به دفتر رسانه آمد مرد بسيار خوشرو و مهربانی به نظر میآمد، وقتی که شروع به صحبت کرد معلوم بود يک کارشناس خبره است، او سالها در اين زمينه فعاليت داشته و به قول معروف موی خود را در اين راه سپيد کرده است.
« از بیمهری و بیتوجهی مسئولين نسبت به تجربيات 20 سالهاش گلهمند بود.»
نامش حسن اشرفگنجويی ليسانس خاک شناسی از دانشگاه شهيد چمران و فارغ التحصيل سال 57 است، در سال 62 ،61 مسئول ستاد بازسازی مناطق جنگی ايلام در بخش کشاورزی بوده است که بقيه ماجرا را از زبان خودش میخوانيد: به محض اينکه مناطق جنگی ابوقريب دهلران، مهران، موسيان و عين خوش از عراق باز پس گرفته شدند میخواستند که کار کشاورزی را آغاز کنند 75 موتور پمپ عميق در اين منطقه پراکنده بود که عراقیها آنها را خراب کرده و حتی به باغات نيز رحم نکرده بودند که میبايست همگی احياء و بازسازی شوند. درسازمان برنامهوبودجه تهرآن قبول شدم میتوانستم کارم را در تهران باتمام زيرساختهايی که در اختيارم گذاشته بودند شروع کنم اما از من میخواستند تا در مناطق جنگی فعاليتم را آغاز نمايم.
بعد از ورود به منطقه، مطالعاتی را انجام دادم و در اين رابطه گزارشي اجمالي ارائه نمودم که مسئولين پس از رؤيت گزارش. مکتوب نمودند که هر نوع امکاناتی که لازم دارم در اختيارم بگذارند و اجازه دهند که خودم گزارش را اجرايی نمايم. درابتدا موتور پمپهايشان را احيا کردم 75 مشاء تشکيل دادم، دسته سنگر و خاکريز جز برنامهامان بود و حدود 57 نفر نيرو داشتيم 10 دستگاه گريدر، تراکتور، بلدوزر از هر نوع امکاناتی که نياز داشتيم برايمان فراهم کردند. کليه طرحهای ما زير نظر مهندسی زراعی کرج بود وقتی که کارمان به اتمام رسيد از طريق همين اداره تحصيلات خودم را در زمينه تاسيسات آبی و سد خاکی در دانشگاه صنعتی شريف تهران ادامه دادم و فوق ليسانس خود را دريافت نمودم.
تاسال 73 در همان کرج مشغول به کار بودم و چون بچه کرمان بودم تصميم گرفتم برگردم و به زادگاه خودم خدمت نمايم، از ابتدای همان سال به مدت 4 سال مسئول تامين آب سازمان کشاورزي وقت بودم در اين مدت تقريبا تمام شهرهای استان به اضافه منابع آبی، سد خاکی و آبخيزداری را شناسايی و ارزيابي کردم و حتی سد خاکی کريمآباد ماهان را به عنوان طرح الگويی اجرا نمودم. مسئله تأمين آب در استان کرمان هميشه مد نظر من بوده است، وقتي درباره چنين پديدهای به معنای واقعی ارزيابی میکنيم بايد منابع آبی از جمله قنوات چشمهساران و حوزههای آبی و آبهای پايه رودخانهها و آبهای فصلی مثل سيلابها که بعد از بارندگی ايجاد میشود را خوب بشناسيم.
همه آنها را ارزيابی کردم و نتيجهگيری صريحی که از آن به عمل آوردم اين بود که هيچگونه سنخيتی بين نياز استان کرمان به طرحهای آب و خاک با آنچه که اجرا شده وجود ندارد يعني اينکه بايد بدانيم که استان کرمان چه نياز دارد وچه اجرا میشود؟
بين گلباف و نسک درهای به طول 13 کيلومتر بنام دره نسکی وجود دارد که به فاصله 2 کيلومتری از گلباف دو سه استخر بنا کردهاند که آب پايه طريق لولهگذاری به طول 12 کيلومتر در عمق 2 متری در بستر رودخانه داخل آن بيايد که متأسفانه با اولين سيلاب استخرها را پر و برای هميشه مدفون میشوند.
به نظر من در ابتدا بايد بدانيم نياز آن منطقه چه هست؟ يعنی اينکه ما میتوانيم با طرحی علمیتر 200 ليتر آب را در ثانيه به طرف روستای نسک هدايت کنيم و به بهترين وجه کشاورزی را توسعه دهيم و ايجاد اشتغالزايی نماييم.
بجای اينکه يک طرحی اجرا کنيم و پولهای کلانی در اين راه هزينه کنيم که طرح را با شکست مواجه سازد و هيچکس هم مسئول نباشد و اگر هم اعتراضی کنيم ما را از همه چيز محروم میکنند.
درهمان منطقه ميبنيم يک نفر مجوز گرفته و با گذاشتن يک موتور پمپ در کنار رودخانه و با پمپاژ 10 ليتر آب در ثانيه توانسته آب را بالا بياورد و درختانی همچون انجيز، انار و کشت و کاری بینظير داشته باشد.
فقط خدا ميداند برای داشتن چنين کشاورزی با مصيبت و مشکلاتی روبرو هست که هيچکس کمکش نمیکند و صدايش هم به جايي نمیرسد. حدود 20 سال است که در اين رابطه دارم گزارش مینويسم و سعی دارم مسئولين را متوجه اين امر کنم که خاک بسياری از روستاهای استان مستعد کشاورزی است و اين در حاليست که در آن منطقه آب کافی نيز برای آبياری وجود دارد.
عمق فاجعه را بيان میکنم بين شعارهايی که میدهيم آب نداريم، آب نداريم وچگونه آب اين استان بیمعنا بیمفهوم از دسترس خارج میشود بدون اينکه کسی ذهن بهرهبرداری و برنامهريزی از اين آبها را داشته باشد.
مطلب فراوان است و کار 20 سال تلاش و خون دل خوردن است احساس میکردم در شهر خود میتوانم با دلسوزی و تلاش بیوقفه بتوانم کاری انجام دهم اما متوجه شدم اين دلسوزیها به درد نمیخورد بلکه میتواند «تو دهنی» برای من باشد وحتئ مرا از بسياری از حقوق محروم نمايد حتئ در اين رابطه يک گزارش تحت عنوان «سيمای آب و خاک استان کرمان» نوشتم که حائز دريافت لوح تقدير از طرف سازمان بسيج مهندسين شد.
تمامي اين مطالبی را که میگويم همه مستندات و مدارک آن در صحرا موجود است وچيزی از خودم نمیگويم باور کنيد روزها پوتين میپوشيدم و تمامی درهها را ارزيابی میکردم و شبها گزارش، فيلم و عکس آن را پياده میکردم و هيچ مسئولي از کرمان نيست که گزارش مرا نشنيده باشد. ولی متأسفانه توجه خاصی به اين همه تلاش من نشد حتی خدمت در مناطق جنگی را جز سنوات خدمتی من حساب نکردند.
اشرف گنجويی در جواب به سؤال؛ با همه امکانات و زيرساختهايی که در تهران دراختيار داشتید میتوانستید همانجا بماند چرا نماندید گفت: چون خود را يک کرمانی ميدانستم نخواستم بعدها دچار عذاب وجدان شوم و بعد از بازنشستگی بگويم که ای کاش به کرمان برمیگشتم و تمامی مطالعات و تجربيات خود را در استان و زادگاه خوداجرايی میکردم ولی صد افسوس که گوش شنوايی وجود ندارد.
وی همچنين در اين رابطه يک گزارش نيز برای استاندار به صورت مکتوب ارسال نمودند ولی متأسفانه به آن توجهای نشده و حتئ هيچگونه پاسخی در قبال آن داده نشده است.
اين امر ما را بر آن داشت تا متن نامه و گزارش را در اين رسانه مکتوب نماييم تا نه تنها شخص استاندار ، بلکه کليه مسئولين نيز شايد به خود زحمت دهند واز اين طريق آن را مطالعه نموده و پاسخی برای آن داشته باشند و قدر مسئولان و کارشناسان دلسوز را بدانند و سعی کنند برای کسانی که طرح و ايده مناسب برای اجرای هر چه بهتر شدن وضعيت اقتصادي استان دارند استقبال نمايند، نهاينکه آنها را طرد کنند.
متن نامه به شرح زير است:
استاندار محترم کرمان
استان کرمان که وسيع ترين استان کشور است، با بحران کمبود آب تا حدی مواجه شده که حيات آن به خطر و تفکر عزيمت و يا حرکت معجزه آسايی برای تأمين آب انتظار آحاد مردم اين ديار شده است، تحليل اينکه اين بحران چگونه و چطور شکل گرفته است محقق را با دو پديده روبرو میسازد: اول تحولات آب و هوايی و کاهش ميزان بارندگی ساليانه بطوری که اين منطقه در رديف مکانهايی که با استمرار خشکسالي روبرو هست قرار ميدهد، و دوم عملکرد مسئولين و دستاندرکاران مطالعه و اجرای پروژهها به منظور مقابله با بحران.
بررسیهای کارشناسی جامع نشان میدهد که در بخش دوم يعنی مقابله با بحران عملکرد، متأسفانه هيچگونه پايه کارشناسی و مهندسی و يا حداقل هماهنگی با افراد با تجربه را در بر نداشته و روز به روز به بحران دامن زده و مشکلات پيچيدهتری برای تأمين آب فراهم نموده است. در يک کلام میتوانم با توجه به تمامی تحقيقات انجام شده و محک زدن کارهای انتقال آب (کانالسازی)، تأمين آب (سدهای خاکی) آبياري تحت فشار، احياء ومرمت قنوات، احداث بندهای انحرافی اعلام نماييم که فساد را معنی و مفهوم بخشيدهاند.
بنده به عنوان کارشناسی که بيش از بيست سال بطور مستقيم در ارتباط باپارامترهای فوقالذکر کار کردهام به اين نتيجه رسيدهام که سيستم اجرايی طرحهای آب و خاک (تأمين آب، آبياری تحت فشار، انتقال آب، احياء و مرمت قنوات) در استان بر خلاف نياز استان فاسد و برای سودجويی بيشتر در حساسترين بخش پروژهها سهلانگاری و کارائی طرحها را مختل نمودهاند.
ـ مختل شدن کارائی بند انحرافی شهداد درست يکسال بعد از اجرا و تلف شدن بيشتر از پنجاه ليتر در ثانيه از آب کانال بزرگ شهداد، بند انحرافی کشيت گلباف دو سال بعد از اجرا، بند انحرافی بتنی چارقونيه بافت يکسال بعد از اجرا، بند انحرافی بتنی کوهبنان يکسال پس از اجرا
ـ مشکلات کانال انتقاب آب چاری باغين بطول چهل و پنج کيلومتر، کانال انتقال آب سرآسياب فرسنگی بطول هيجده کيلومتر، کانال انتقال آب ده ميرزايی راين، کانال انتقال آب دره تيگرونی ماهان، کانال انتقال آب در حور راور، انحراف وانتقال آب در تنگل راور
ـ مختل شدن کارايی پروژه سدخاکی جور کوهبنان، پروژه سدخاکی گروه راين، پروژه سد خاکی گيتری در کوهبنان
ـ عدم کارايي بندهاي سنگ و سيمانی به عنوان واحدهای آبخيزداری در استان کرمان
وی در اين رابطه نيز پيشنهاداتی ارائه دادند از جمله :
ـ برنامهريزی برای مهار فساد در مطالعه و اجرای واحدهای آب و خاک (احياء ومرمت قنوات، تأمين آب، انتقال آب، آبخيزداری) در استان کرمان
ـ برنامهريزی برای مطالعه و شناسايی راههای ارتباطی انتقال آب، تأمين آب، آبخيزداری در جهت بهرهبرداری بهتر از آبهای پايه و دائمي ، حوزههای آبريز.
ـ تهيه گزارش کارشناسی از کليه طرحهای مسئلهدار استان و مشخص نمودن راه کارهای اجرايی برای اصلاح آنها.
گزارشی از : مهين نامجو
انتهای پیام/*