به گزارش «تابناک تهران»، با تدبیر هوشمندانه و فراخوانی که از سوی رئیس جمهور منتخب برای معرفی مدیران شایسته و توانمند از ناحیه افکار عمومی صورت گرفته این روزها اسامی زیادی سر زبان ها می چرخد.
عزت الله ضرغامی، سیدمحمد حسینی، محمدحسین صفار هرندی، محمد خزاعی، محسن قمی، مهدی اسماعیلی،مجید شاه حسینی و ...
فرهنگ و هنر همواره پاشنهآشیل هر دولتی در طول این سالها بوده و همواره از اولویت دولتها خارج و کمترین توجهی به آن شده است در حالی که ایران خود قدمتی فرهنگی و از نگاه دیگر کشورها، کشوری غنی به لحاظ تمدن و فرهنگ است. متاسفانه، عرصه فرهنگ و هنر برغم نگرانی ها و دغدغه های رهبری انقلاب همواره به دلیل برخی غفلت ها و کوتاهی ها با چالش ها و بحران های جدی مواجه است
حوزههای فرهنگ و هنر در طول چهار سال گذشته، از اساس خارج از اولویت بود. سینمایی که همواره با تغییر مدیران مواجه بود. در شرایط جنگ اقتصادی و بحران و مسائل کرونا، مدیران و متولیان این حوزه همواره مورد غافلگیری واقع میشدند و هیچکاری از دستشان خارج نبود.
مدیران این حوزه از اساس در موقعیت غیر بحران هم با بحران مواجه میشدند چهرسد به فضایی که خود بحرانی باشد!
دولت سیزدهم با مشکلات بسیاری مواجه هست. از صنعت تا کشاورزی. از درمان تا رفاه و وضعیت اجتماعی. از فرهنگ و هنر تا محیط زیست و سیاست خارجی و... . هر حوزهای هم مطالبات بسیار دارند و طبیعیست که باید پاسخگوی مطالبات آنها نیز بود.
در حوزه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با مشکلات بسیاری مواجه هستیم. از تئاتر تا موسیقی از سینما تا حوزه تجسمی و کتاب و... به هر سو که مینگریم با بحران ورشکستگی مواجه هستیم. اقتصاد هنر در این حوزهها از اساس در موقعیت خوبی بهسر نمیبرد. سینمای ایران با بحران ورشکستگی مواجه است و سالنهایش در خطر تعطیلی و یا فروش قرار دارند. سالنهای تئاتر و عوامل تئاتر نیز در شرایط غیر بحران با مشکلات بسیار مواجه بودند و حال که دچار بحران شدند که دیگر هیچ... . در حوزه کتاب نیز قصه همین است وضعیت فروش و کاغذ و... نگران کننده، در عرصه VOD نیز برخی از پلتفرمها با تولیدِ محتوا و دستبهکار شدن در اکران و... هم نتوانستند تا کمکحال این بخش باشند.
مدیرانی که باید انتخاب شوند، چه ویژگی باید داشته باشند؟ دارای چه شاخصی باشند؟
متاسفانه در دولت های مختلف همواره از چهره های سیاسی و غیر هنری و ناآشنا با زمینه های فرهنگی و هنری برای سکانداری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی استفاده شده است. از این رو، به دلیل سایر دغدغه های مدیران و عدم اگاهی با حوزه فرهنگ و هنر این عرصه ها با چالش های ژرف و اساسی مواجه شده اند.
و از بسامد چهار دهه فعالیت این وزارتخانه ها از اهداف طراحی شده و نقشه مهندسی فرهنگی مندرج در اسناد بالادستی دورتر شده ایم.
بدون مصلحت اندیشی و محافظه کاری باید گفت: حوزه فرهنگ و هنر به مدیران انقلابی و جوان نیاز دارد. البته نه مدیران صرفا جوان و بی تجربه و فاقد رزومه و راهبرد.
تجربه جوان گرایی در برخی از نهادها نشان داده که نباید بدون پشتوانه های پژوهشی و مطالعه و کارشناسی دست به جوان گرایی صرف زد چرا که باعث هدر دادن و اتلاف سرمایه ها و تجربه ها می شوند.
وزارت ارشاد به مدیر و مدیرانی نیاز دارد که نه تنها از موهبت جوانی که از جسارت و توان بهره گیری از تجارب و میراث پیشکسوتان را دارا باشد. مدیری که در جامعه های هنری و فرهنگی از محبوبیت و مقبولیت برخوردار باشد و درک مناسبی از جریانات و حرکت های فرهنگی، گفتمان انقلاب و دفاع مقدس، دیپلماسی فرهنگی و ضرورت های فرهنگی و اجتماعی و اقتصاد هنر داشته باشد. و خود تجربه کار یا شناخت در سطوح مختلف و رشته های گوناگون فرهنگ و هنر را داشته باشد.
زمان زیادی تا پایان دولت دوازدهم و آغاز بهکار دولت جدید نمانده است. باید نخبگان و فعالان حوزههای مختلف با ارائه برنامه و راهکار به دولت جدید کمک کنند تا وضعیت کشور از این بحران نجات یابد.