تابناک رضوی: به بهانۀ هشتم مرداد، تولد هنرمند مردمی محسن چاوشی
پرحرفترین خوانندۀ ساکت در دنیای موسیقی امروز
آن روز که در خانه نباشی
صنّار نیرزد این جهانم
خود آی به این خانۀ متروک
از جان و جهانم برهانم
مخاطب این شعر، فقط محبوب مورد نظر شاعر نیست؛ دنیای شاعرِ رنجدیده و دردمند، بسیار بزرگتر از این است که محدود به مِی و معشوق و چالِ زنخدان یار باشد. در دنیای او، انسانها حتی اگر محکوم به مرگ باشند لایق زندگی هستند و نیازمند آرامش. به همین خاطر، برای بازگشت دوبارۀ یک زندگی، از آبرو و اعتبارش مایه میگذارد و هوادارانش را به یاری میطلبد.
یک «بسمالله» گفتن کافیست تا در مدت زمان کوتاهی، جملۀ آشنای «مبلغ مورد نیاز تأمین شد» در صفحۀ شخصی آقای هنرمند بنشیند. جملهای که مدتهاست برای دوستدارانش، حس خوب انسانیت و نوعدوستی را به ارمغان میآورد. هوادارانی که آنقدر به هنرمند محبوب خود اعتماد و اعتقاد دارند که بدون هیچ سوال و جواب و اعتراضی با جملاتی نظیر: «واریز شد جان دل»، «تو جان بخواه»، «خیلی مردی» و... پاسخ خیرخواهیهایش را میدهند و شادی را میهمان خانوادههای بسیاری میکنند. خانوادههایی که عزیزانشان یا در بند هستند یا در بستر بیماری.
دردیست مفصّل چو بگویم
از درد و اَلَمهای عدیده
ما را دو سه ارزن به پشیزی
بفروخته اصلا نخریده
خیرخواهی "محسن چاوشی"، فقط شامل کمک به خانوادههای آسیبدیده نمیشود. او در سکوت کامل خبری، در برابر بسیاری از جریانات روز جامعه هم واکنش نشان داده و برایش فرقی نمیکند این واکنش به مذاق خیلیها خوش بیاید یا نه. واکنشهایی که حتی باعث حاشیهسازی علیه او و قضاوتهای بسیاری هم دربارهاش شده اما هیچکدام از آنها تأثیری در نوع نگاه و تغییر مواضعش نداشته. درگیری لفظی محسن چاوشی با همسر یکی از خوانندههای خارجنشین، نمونۀ عینی یکی از این قضاوتها بود که برای اولین بار، محسن چاوشی را به پاسخ واداشت آن هم نه برای دفاع از خود بلکه به حرمت امام اول شیعیان حضرت علی "علیهالسلام". اما چاوشی هر چقدر در اعتقاداتش محکم و پیگیر هست در شعر و شاعری و استفاده از عناصر زیبایی کلام، هم هیچ تعصبی ندارد و در کنار آهنگهای بیشمار مذهبی که خوانده عاشقانههایی جسورانه و بیتکرار نیز در کارنامه هنری خود دارد.
مفاهیمی چون "جنگ"، "فقر"، مظلومیت"، "عدالت"، "وطندوستی" و... همیشه برای او جایگاه قابل اعتنایی داشته و برایش فرقی نمیکند در قالب هنر موسیقی از چه قوم و ملیتی دفاع میکند یا در مقابل چه نوع نگاهی میایستد؛ چرا که به کارآمدی زبان هنر، ایمان دارد و هنرمند واقعی را کسی میداند که زبان باشد برای آنها که صدایشان به جایی نمیرسد.
محسن چاوشی با تمام ساکت بودنش، پرحرفترین خوانندۀ حال و حاضر ماست. کسی که با کلمه به کلمۀ آهنگهایش، خط به خط شعرهایش، صفحه به صفحۀ پستهایش، حرف برای گفتن دارد اما نه برای نشان دادن خودش. او هیچ وقت به دنبال اثبات خودش نیست. صفحۀ شخصی او در اینستاگرام هیچ شباهتی به صفحات دیگر هنرمندان پرحاشیه و کمحاشیه ندارد. صفحاتی که یا پر از تبلیغات و خودنمایی و اخبار لحظهای زندگی شخصیشان است یا اظهارنظرهای غیرکارشناسانه و شعارهای رنگارنگ مخاطبپسند. اما محسن چاوشی شخصیت متفاوتی دارد. در هر زمان، کاری که تشخیص بدهد درست است همان را انجام میدهد و نگران عواقب آن هم نیست و همین شجاعت و استقلال نظر از او هنرمندی متفاوت ساخته. هنرمندی که برای احترام به حقوق مخاطب، حتی از حق طبیعی خود در انتشار رسمی یکی از آلبومهایش هم گذشت و حاضر شد بدون درنظر گرفتن سود مالی یا حداقل هزینهای که در تهیۀ آن آلبوم خرج کرده تمام آهنگها را برای هوادارانش در فضای مجازی منتشر کند.
توجه به آثار فاخر ادبیات کهن فارسی و جذاب کردن آن برای مخاطب امروز، یکی دیگر از نقاط قوت چاوشی است. همخوانی اشعار مولانا، سعدی، حافظ و... در بین دانشآموزان آن هم با شور و شوق، کاریست که از پس هر کسی برنمیآمد اما چاوشی این اتصال را برقرار کرد و انحصار سنتی و خاص بودن ادبیات کهن را شکست و آن را از دیوانها به ورد زبانها کشاند. چاوشی در استفاده از ادبیات معاصر هم بسیار دقیق عمل کرده و انتخاب اشعاری با مفاهیم متنوع و گاه ایهامی باعث شده سلایق مختلف با برداشتهای متفاوت، از طرفداران همیشگی او باشند. نتیجۀ این اعتماد هم "عشق هیولایی" اولین مجموعه شعر محسن چاوشی است که در سال گذشته منتشر شد.
چاوشی خواسته یا ناخواسته حرف و عمل و دیدگاهش تأثیرگذاری بسیاری برای دوستدارانش داشته و از این حیث میتوان گفت ویژگیهای الگو شدن در کارهای عامالمنفعهای که همیشه در انجام آنها پیشقدم بوده است را دارد. جمعآوری و پرداخت بیش از بیست میلیارد تومان برای آزادی زندانیان یا درمان بیماران نیازمند، گواه محکمی بر این ادعاست. این مبلغ، تنها بخشی از کمکهای محسن چاوشی است که توسط هوادارانش پرداخت شده و این که خود او چه کمکهای دیگری و در کجا انجام داده جزو آن دسته خبرهاییست که در پستها و آمار منتشر شده از او هیچ وقت دیده نمیشود.
در دنیای امروز که عصر سلطۀ رسانههاست و هر جامعهای سعی در القای فرهنگ خود به تمام دنیا را دارد سهم تربیت صحیح اجتماعی در رسانههای ما بسیار کمرنگ است. خوب است رسانهها به جای پرداختن به اخبار افراد پرحاشیه و پررنگکردن ناهنجاریهای عرفی و اخلاقی و پرداختن به منازعات بیفایدۀ سیاسی، هر از گاهی بیمناسبت یا با مناسبت، کارهای خوب و نتایج مثبت چهرههای مختلف را منعکس کند و از این راه، به فرهنگسازی تربیت اجتماعی سالم در جامعه کمک کند. لازم نیست حتما این چهرهها در همۀ زمینهها همگام و همنظر با مخاطب باشد؛ همین که این فرهنگ در جامعه رواج پیدا کند که از هر کس، فقط کار خوب او را باید یاد گرفت بهترین نوع فرهنگسازی است.
این خلق به دیو و دد ملولاند
از مفتی و شیخ و شیخ و مفتی
بفرست به ما راحتِ جان را
شمشیرِ حقِ حادثهجویت
فاطمه تیلونتن
مرداد 1400