پایگاه تحلیلی خبری تابناک گیلان از
این پس سعی دارد جهت پوشش کامل وقایع مهم روز در کشور، مجموعه ای از مهم
ترین اتفاقات 24 ساعت گذشته را در یک بسته خبری به مخاطبان خود عرضه کند که
این موارد شامل کلیه موضوعات سیاسی-اجتماعی-فرهنگی-ورزشی و اقتصادی خواهد
شد.ماجرای آزارجنسی دختر ایرانی در استرالیا
دختر پناهجوی ایرانی که در یکی از کمپ های استرالیا به او تجاوز شده بود قرار است برای شناسایی فرد متجاوز به کمپ بازگردد.
اردیبهشت ماه امسال بود که خبری تکان دهنده در میان ایرانی ها و مطبوعات استرالیایی جنجال زیادی به پا کرد. «نازنین» پناهجوی غیرقانونی 23 ساله ایرانی در یکی از کمپ های استرالیا مورد تجاوز قرار گرفت. در ابتدا دولت استرالیا تلاش کرد با سکوت خبری از کنار این ماجرا بگذرد اما فاجعه به اندازه ای دردناک بود که با فشار رسانه های محلی و همچنین نزدیکان او سرانجام دولت استرالیا پذیرفت که ماجرا را پیگیری کند. حالا با گذشت 8 ماه از وقوع این فاجعه، رسانه های استرالیایی گزارش داده اند که او به جزیره نائورو بازگردانده شده تا چهره فرد مظنون به تجاوز را تشخیص دهد.
ماجرا چه بود؟
در مرداد ماه امسال شبکه «ای بی سی» در گزارش عنوان کرد: «امید» برادر این دختر گفته که مدت کوتاهی پس از این حادثه مسئولان «آی اچ ام اس» پیمانکار درمانی اردوگاه نائورو به ما گفتند که در چند روز آینده شما و خانواده تان به شهر «بریزبین» استرالیا منتقل خواهید شد تا در پروسه ویژه درمانی در کنار خواهرتان باشید اما این اتفاق هرگز روی نداد و این دختر در جزیره نائور و تنها باقی مانده است. خواهرم به خاطر این حادثه دچار افسردگی شده است. او یک بار با بریدن رگ و یک بار با سر کشیدن بطری سم حشره کش اقدام به خودکشی کرده است. بعد از این ماجرا او را در بیمارستان بستری کردند اما او نه با کسی حرف می زند و نه غذا می خورد.»
ای بی سی نیوز تاکید کرده بود که پلیس محلی ابتدا کل ماجرا را کتمان می کرد اما سپس تحقیقاتی را در این باره شروع کرده ولی هنوز کسی را به انجام این جنایت متهم و بازداشت نکرده است. از طرف دیگر مسئولان مرزبانی استرالیا وقوع این حادثه را تایید کردند و از شروع تحقیقات درباره آن خبر داده اند. در پی اظهارات صریح سناتور سارا هانسن یانگ در مورد لزوم انتقال نازنین به استرالیا، یک سخنگوی وزارت مهاجرت استرالیا در بیانیه ای گفته بود: «فرد مورد نظر امکانات درمانی مورد نیاز و درمان روحی روانی را در نائورو دریافت کرده است. متخصصان درمانی هم تشخیص داده اند که او نیازی به انتقال به استرالیا برای ادامه درمان ندارد.»
انتقال از جزیره برای درمان
«نازنین» پس از وقوع حادثه به دلیل فشار شدید روحی و نیاز به اقدامات پزشکی برای جلوگیری از عفونت داخلی، اقدام به اعتصاب غذا کرد که سرانجام با فشاری سایر پناهندگان و دوستانش مسئولان اداره مهاجرت استرالیا مجبور به انتقال او به بیمارستان پرنس چارلز در شهر بریزبین شده اند. میزان جراحات وارده از تجاوز به این دختر ایرانی تبار در حدی بود که وکیل او پس از دیدار با او در بیمارستان به روزنامه های محلی گفته بود او قادر به راه رفتن نیست و پزشکان استفاده از وسایل کمکی برای تحرک را در مورد او تجویز کرده اند.
در اظهارنظری دیگر یکی از نزدیکان نازنین گفته بود: «فاصله محل استقرار گاردهای حفاظتی از کمپ پناهندگان تا محل تجاوز در محوطه نظافت عمومی کمپ، کمتر از 10 متر تخمین زده می شود و برای ما جای سوال است که چرا به فریادهای این دختر در هنگام تجاوز توجهی نشده است؟»
آغاز پروسه شناسایی متجاوز
در چند روز گذشته رسانه های استرالیایی گزارش داده اند که او به جزیره نائورو بازگردانده شده تا چهره فرد مظنون به تجاوز را تشخیص دهد. نشریه «نیوز» استرالیا با انتشار گزارشی در این باره به جزییات ماجرا اشاره کرده و نوشته است: «نازنین در مه سال 2015 میلادی در مسیر بازداشت به مرکز نگهداری از پناهجویان برای دیدار با دوستانش مورد تجاوز قرار گرفته است. پس از این تجاوز نازنین دیگر غذا نخورد و دچار آسیب کلیوی شد. او در ماه آگوست گذشته برای درمان از جزیره نائورو خارج شد. برادر کوچکتر او و مادرش نیز اکنون در نائورو به سر می برند و با دریافت امضا و ارسال نامه های متعدد از دولت استرالیا خواسته اند تا اجازه دهند که در کنار فرزندشان باشند.»
این نشریه در ادامه اشاره کرده که «موریس بلکبرن» وکیل نازنین گفته است که او و اعضای خانواده نازنین درصدد بوده اند تا از وزیر مهاجرت استرالیا این اجازه را دریافت کنند که او فعلا با مظنون مواجه نشود. وکیل این پناهجوی ایرانی افزوده است: «موکل من در حال حاضر نیز با آسیب های روانی زیادی به دلیل تجاوز جنسی مواجه شده است و مواجه شدن او با متجاوز سبب می شود تا او با آسیب های روحی بیشتری مواجه شود.
او هنوز هم اضطراب و ترس دارد و نمی داند چه اتفاقی خواهد افتاد. مردم استرالیا بسیار مهربان هستند اما متاسفانه دولت هیچ همدلی را برای وضعیت او یا سایر 266 پناهجویی که موارد مشابه دارند از خود نشان نداده است. من درباره وضعیت جسمانی و امنیت این زن جوان بسیار نگران هستم. نمی دانم اگر وزارت امور مهاجران استرالیا تصمیم قطعی بگیرد تا او به نائورو بازگردانده شود چه بر سرش خواهد آمد. او هنوز هم وضعیت وخیم و دهشتناکی دارد.»
دولت استرالیا چه می گوید؟
یکی از سخنگویان «پیتر داتن» وزیر امور مهاجرت نیز گفته است که این پرونده ای خاص است و وزیر از این موضوع آگاه است. در این میان «ساراهانسن یانگ» سخنگوی امور مهاجرت حزب سبز استرالیا نیز از نخست وزیر آن کشور خواسته است تا نازنین به نائورو بازگردانده نشود. او در این باره گفته است: «این زن شجاع جوان تا اینجا هم سختی زیادی را متحمل شده است. هنگامی که با او ملاقات کردم آشکار بود که او در نائورو مورد تجاوز قرار گرفته است. او نیازمند بیشترین سطح مراقبت هاست. من مصرانه از نخست وزیر این درخواست را دارم که او به جزیره بازگردانده نشود.»
واکنش یادگار امام به توهین شجونی چه بود؟
«جعفر جواد شجونی» روحانی جنجالی است که البته از سوابق علمی وی و چگونگی ملبس شدن او به لباس مقدس روحانیت، خبری در دست نیست! او اما مشهور به تندگویی و تندخویی علیه کسانی است که همنظر و همفکرش نیستند! با زبانی و تند و تیز و فاقد منطق، آنچنان سخن میگوید که مخاطب، تصور می کند کینه ای چندده ساله، در دل او پنهان است که زبانی چنین تند و تیز و البته فاقد منطق و اولیات اخلاق و ادب نصبیش کرده است.
وی در تازه ترین سخنانش، با اشاره به اظهارات اخیر آیت الله هاشمی رفسنجانی که یادگار امام (ره) را اشبه به جدش امام خمینی خوانده بود، گفته است: ما مدیون حضرت نوح هستیم که ما را درکشتی نجات قرار داد و نگذاشت نسل انسان غرق شود اما آیا ما مدیون پسر نوح هم هستیم؟ او چون پسر نوح است هیچ منتی به ما ندارد.
به گزارش آفتاب، این سخن آنقدر زشت و فاقد اولیات آداب و ادب است که هر قلمی از پاسخ به آن ناتوان است. اظهاراتی بیربط و توهین آمیز که یادگار امام را هدف گرفته و تنها یادآور جمله ای شنیدنی از حضرت امام است که فرمود: «...احتمال قوى میدهم كه پس از من براى انتقامجويى از من به بعض نزديكان و دوستانم تهمتها كه من آنها را ناروا مىدانم بزنند و به آتشى كه بايد مرا بسوزانند آنان را بسوزانند و احياناً به صورت دفاع از من انتقام مرا از آنها بگيرند. و اكنون در حيات من گفتگوها و زمزمههايى به گوش مىخورد كه احتمال فوق را قویتر میكند.»
اما سئوالی که در برابر چنین هجمهی توهین آمیزی به ذهن می رسد آن است که، برخی آقایان که بر سر سفره ملتِ خمینی نشستهاند چرا، چنین ساده و بی هیچ دلیل و منطقی، بی محابا به او حمله می کنند؟
قابل ذکر است، چهار سال پیش نیز شجونی مطالب توهین آمیزی به سید حسن خمینی نسبت داده بود که همان ایام با واکنش کم نظیر یادگار امام (ره) مواجه شده بود. در این گزارش آمده بود: بیان اظهاراتی چون "شجونی سن و سال زیادی دارد و دیگر حرجی به او نیست" پیش از آغاز جلسه ی درس "کفایه" از سوی برخی شاگردان، باعث ناخرسندی نوه امام (ره) شد به طوریکه به روایت برخی شاگردان، "سید حسن خمینی چهره در هم کشید"
براساس اخبار منتشر شده، پس از بیان برخی نظرات از سوی شاگردان در نقد شخصیت شجونی، سید حسن خمینی چهره در هم کشید و با جدیّت اعلام کرد: اینکه امروز کسی به ما انتقاد داشته باشد یا از ما خوشش نیاید نباید موجب بشود ما گذشته ایشان و ارزشهای گذشته شان را فراموش کنیم یا نا دیده بگیریم .
نوه امام (ره) در مورد شجونی افزود: ایشان قبل از انقلاب زمانی که بردن نام امام خمینی چوب خوردن داشت از زمره مبارزان بودند و سابقه بسیار روشنی در آن زمان دارند و این یک ارزش است که نباید نا دیده گرفته شود .
در این لحظه، یکی دیگر از شاگردان خطاب به سید حسن خمینی گفت: اما استاد امروز با استفاده از قانون ( ملاک حال فعلی افراد است ) همین ارزش را برای دیگران منکر می شوند!
حجت الاسلام والمسلمین سید حسن خمینی پاسخ داد: ما که قرار نیست همان کار را بکنیم ! به هر حال نباید چنین ارزشهایی را نادیده گرفت باید حواسمان باشد.
حجت الاسلام محمد حسن مخبر که این اطلاعات را در در دی ماه 1390 در صفحه ی فیس بوک خود منتشر کرده، در پایان می نویسد: این درس بزرگ و عملی اخلاق از فرزند خلف امام خمینی (قدس سره) بود برای ما آن هم در دنیای بی اخلاقی و بد اخلاقی این روزها و فراموشی ارزشها در پس اختلاف ها و کینه ورزی ها و دشمنی ها آیا نباید شیفته این مرام بود؟
پاسخ «آیت الله» به هجمههای اخیر علیه وی
آیت الله هاشمی رفسنجانی در دیدار جمعی از فعالان رسانهای گفت: وقتی مسایل سیاسی 78، 84 و 88 پیش آمد، منتقدین و مخالفین با تمام توان خویش هر چه که میخواستند، گفتند و انجام دادند و این روزها هم که میبینید، دفاع از بیت امام(ره) بهانهی برای مدعیان فدایی امام(ره) شد که البته ما از اینگونه مسائل و حرفها در طول بیش از 60 سال کارهای سیاسی فراوان دیدهایم و باز هم خواهیم دید.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، عالمانه بودن را به خاطر عامه بودن استفاده کنندگان از فضای رسانه ضروری دانست و گفت: براساس دین اسلام، اخلاق انسانی و منش ایرانی باید به حقیقتها بپردازید.
اهم سخنان وی از این قرار است:
* در مقطعی که متوجه شدیم بعضی از جوانانی که با ما در مبارزه شریک بودند، یا مرتد و یا التقاطی شدند، هم حمایتهای معنوی و هم کمکهای مادی خود به آنان را قطع کردیم و همان نقطه شروع تخریبهای سیاسی و توهینهای غیرانسانی شده که تا همین امروز نیز البته با شکل و ادبیات و عناوین مختلف ادامه دارد، البته شدت و ضعف آن و همچنین ماهیت تخریب کنندگان با توجه به احساس خطری که در جامعه میکنند، متفاوت میشود.
* در تمام سالهای قبل و بعد از مبارزه، اسلام، انقلاب و امام برای من عزیز و مبنای اتخاذ گفتار و رفتار اعتدالی بودند. هنوز هم به همان عقاید پایبندم و هنوز هم مخالفان سیاسی من در مسیر خود تلاش میکنند و آنچه برای من موجب صبر میشود، توکل بر خدا و امیدواری به عاقبتبخیری است.
* در کودکی هر روز صبح با صدای قرائت قرآن مرحوم پدرم بیدار میشدیم و کم کم شنیدن آن صدای دلنشین از قرآن برای ما عادت شده بود، به همین خاطر در اولین سالهای پس از فراگیری خواندن و نوشتن، به حفظ و قرائت قرآن پرداختم. در قم نیز با استفاده از فرصت به حفظ قرآن پرداختم و به همین خاطر وقتی در سالهای بعد برای مبارزه به زندان افتادم، آن جا هم قرآن انیسم بود تا جایی که براساس محفوظات شروع به فیشبرداری از آیات قرآن برای نگارش کتابی با عنوان «کلید قرآن» کردم که بعدها به دو نام «تفسیر راهنما» و «فرهنگ قرآن» منتشر شد.
* از قرآن کریم آموختم که در مقابل توهینها و تخریبها به مخاطبان، سلام نمایم و از امام عزیز وقتی آن همه توهینها و تخریبها را دید و چشید، آموختم که در راه دفاع از اسلام و همچنین افکاری که به آن اعتقاد و ایمان داریم، باید صبور بود.
* وقتی جنایات صدام را در حلبچه عراق و پیرانشهر و سردشت ایران دیدیم، نگران شدیم که مبادا این جنایتکار، همین جنایت را با موشکهایی که به دست آورده بود، در یکی از شهرهای ایران (مثلاً تهران)، تکرار کند. به همین خاطر پس از بررسی همه جانبه شرایط در یکی از جلسات با امام که سران نظام نیز حضور داشتند، وقتی تصمیم به ختم جنگ گرفته شد و امام از سخنان گذشته خویش درباره «جنگ تا فتح قدس »، «جنگ تا آخرین نفس» و «جنگ تا آخرین قطره خون»، گفتند به ایشان عرض کردم اگر اجازه فرمایید من به عنوان جانشین شما در نیروهای مسلح و فرمانده جنگ، پذیرش قطعنامه را اعلام نمایم و شما پس از اتمام کار، مرا محاکمه کنید تا مردم ایران و عراق بیش از این کشته نشوند. پس از این حرف من امام برای دقایقی ساکت شدند و سپس گفتند این هم خوب نیست و اگر تصمیم جمع و نظام بر این است، خودم باید برعهده بگیرم و آن نامه معروف را نوشتند و از آن روز هم مسأله مربوط به ختم جنگ هم به مسائل مورد استناد تخریبگران افزوده شد.
* پس از جنگ و آغاز دوران سازندگی نیز به خاطر حذف بعضی از کوپنها و کوتاه شدن دست دلالان در بازار سیاه که طبیعت یک اقتصاد رقابتی بود، گروهی دیگر از تخریبگران به جماعت سابق افزوده شدند و وقتی مسایل سیاسی 78 ، 84 و 88 پیش آمد، منتقدین و مخالفین با تمام توان خویش هر چه که میخواستند، گفتند و انجام دادند و این روزها هم که میبینید، دفاع از بیت امام(ره) بهانهی برای مدعیان فدایی امام(ره) شد که البته ما از اینگونه مسائل و حرفها در طول بیش از 60 سال کارهای سیاسی فراوان دیدهایم و باز هم خواهیم دید.
* با مردم صادق باشید، و با خداوند عهد کنید که آن چه را میفهمید به جامعه بگویید و مواظب باشید به هیچ وجه حق کسی را ضایع و به دیگران ظلم نکنید. زیرا خداوند می فرماید بترسید از آه و ناله مظلوم بیپناهی که جز خداوند حامی و پشتیبانی ندارد. که مظلوم بزرگترین حربه یعنی (آه) را دارد.
روزنامه ایران: وقتی شاه مجازی مازندران همه راه ها را بسته دید، دست از
فرار کشید و به مازندران برگشت. هنوز ساعات زیادی از حضور پنهانی او در
خانه روستایی در زیار کلای بابل نمیگذشت که از سوی پلیس ردیابی شد.
نیروهای
پلیس امنیت عمومی استان مازندران با همکاری پلیس بابل وقتی با محاصره
مخفیگاه این مرد خطرناک خود را بر بالین او رساندند هنوز در خواب بود که
سردی دستبند را روی دستانش احساس کرد.این مرد و همدستش ساعاتی بعد از
بازداشت با دستور دادستان بابل تحت بازجوییهای قضایی و پلیسی قرار گرفتند.
اعترافات عامل اصلی پرونده از جزئیات تهیه فیلم و اتفاقاتی است که
باعث شده تا او امروز بهعنوان یکی از خطرناک ترین خلافکاران مازندران به
انتظار محاکمه و صدور رأی بنشیند. پرونده این مرد 32 ساله اکنون با صدور
کیفرخواست محاربه از سوی دادستان قرار است برای رسیدگی و صدور رأی قضایی به
دادگاه انقلاب ارجاع شود. شاید در صورت تأیید کیفرخواست صادره از سوی
دادستان، مرد تبهکار به ایستگاه پایانی زندگی اش برسد.
خودت را معرفی کن؟محمود هستم متولد 1362 در شهرستان بابل.
ظاهراً ورزشکار هستی؟بله در رشته کشتی فعالیت میکردم. در این ورزش موفقیتهایی هم بهدست آوردم و حتی به دوبنده تیم ملی هم رسیدم.
یعنی عضو تیم ملی بودی؟بله به اردو دعوت شدم. علاوه بر کشتی آزاد در کشتی لوچو هم فعالیت میکردم.
مدرک تحصیلی ات چیست؟تا دیپلم درس خواندم و بعد نتوانستم ادامه بدهم.
قبل از اینکه فیلم شما منتشر شود،سابقه دیگری هم داشتی؟بله چند بار به اتهامات مختلف مثل درگیری، تیراندازی و... بازداشت شده بودم.
وضعیت خانوادگی شما چطور است؟پدر و مادرم با هم زندگی میکنند یعنی مشکلی از نظر اختلاف و اینجور چیزها ندارند. من بچه آخر خانواده هستم.
چطور شد این حادثه اتفاق افتاد؟من
برای ورزش به جویبار رفته بودم. به همراه دوستانم بعد از تمرینات بیرون
آمده و میخواستیم به بابل برگردیم که سه نفر با دو موتور راه ما را سد
کردند. یکی از آنها که تفنگ شکاری در دست داشت از موتور پیاده شده و لوله
آن را به طرف من نشانه رفت. او در حالیکه حرفهای نامربوطی میزد مرا تهدید
کرد و دستش را روی ماشه تفنگ فشار داد اما گلوله در لوله تفنگ گیر کرد و
شلیک نشد. دوستانش با دیدن این صحنه پا به فرار گذاشتند و ما او را گرفتیم.
وقتی او را بهبابل آوردیم میخواستیم بفهمیم که چه کسی او را برای کشتن من اجیر کرده است.
چرا فیلم تهیه کرده و منتشر کردید؟می خواستیم با ارسال این فیلم برای کسی که او را اجیر کرده بود او را بترسانیم اما این کار را نکردیم.
پس فیلم چطور انتشار یافت؟نمی دانم. شاید کسی از تلفن همراهم برداشته باشد. شاید یکی از کسانی که آن روز در آن خانه بودند فیلم را انتشار داده باشد.
اما در فیلم با قمه داشتید آن مرد جوان را کتک میزدید؟بله.
او آمده بود مرا بکشد. ما میخواستیم به این طریق از بقیه رقبا زهر چشم
بگیریم. بعد هم نمیخواستیم او را بکشیم فقط هدفمان ترساندن او و دوستانش
بود.
چند بار برای مردم قدرتنمایی کردهاید؟ما با مردم کاری نداشتیم. درگیری ما با رقبایی بود که از جنس خودمان بودند.
همه بدن شما خالکوبی شده است؟چند سال قبل این کار را انجام دادم. در میان ما این کار رایج است.
ازدواج کرده ای؟نه، مجرد هستم.
در فیلم اینگونه به نظر میرسید که در آخر کار قصد داشتید آن مرد را بکشید؟نه
با بدنه قمه به او ضربه میزدم. اما در آخر کمی احساساتی شدم که دوستانم
مرا کنترل کردند. میخواستیم او را خط خطی کنیم. قصد کشتن نداشتیم.
قمه را از کجا آورده بودی؟مال همان مرد بود. او علاوه بر تفنگ این قمه را نیز در زیر لباسهایش داشت.
چرا آن روز به جویبار رفته بودی؟
در باشگاهی در آنجا ورزش میکردم.
می گویند تازه از زندان آزاد شده بودی.بله مدت زیادی از آزادی ام نمیگذشت.
به چه اتهامی در زندان بودی؟مدتی قبل در جریان یک درگیری، شخصی کشته شد که مرا به اتهام مشارکت در قتل گرفتند اما با گرفتن رضایت شاکی خصوصی آزاد شدم.
بعد از فرار از بابل کجا رفته بودید؟مدتی
را در تهران و کرج بودم اما خانواده زنگ زدند و گفتند که دادستان برایم
حکم محاربه درخواست کرده. من هم چارهای نداشتم. تصمیم گرفتم به بابل
برگردم تا اگر قرار است دستگیر شوم در شهر خودم باشد.
الان چه حسی داری؟پشیمان
هستم. کاش به این راه نمیافتادم.عاقبت ورود به این عرصه نابودی است.اگر
فرصتی باشد به ورزش برمی گردم.کاش بتوانم جبران کنم.از جوانانی که این راه
را در پیش گرفتهاند میخواهم با قانون در نیفتند. چون عاقبتی بهتر از من
نخواهند داشت.
ایران در میان 8 ارتش بزرگ جهان که نباید با آن درگیر شدروزنامه انگلیسی اکسپرس در گزارشی با اشاره به 10 کشور نخست جهان از نظر
پرسنل آماده درگیری، از نیروهای مسلح ایران به عنوان یکی از ده کشور اول
جهان از این حیث یاد کرد.
روزنامه
اکسپرس نوشت: ایران بیشتر تجهیزات نظامی خود را هم به روز کرده است. از
دیگر نکات برجسته روزنامه اکسپرس درباره توان نظامی ایران، زیر دریایی کلاس
«غدیر» و موشکهای «سجیل» است. این گزارش از ارتش چین به عنوان نخستین
ارتش آماده جهان نام برده است.
در
گزارش اکسپرس از ارتش کشورهای چین، آمریکا، هند، کره شمالی، روسیه،
پاکستان، کره جنوبی، ایران، ترکیه و ویتنام به عنوان قدرت های برتر جهان
نام برده شده است.
روزنامه
اکسپرس در گزاش خود از چین با 2285000 پرسنل نظامی، به عنوان آمادهترین
ارتش جهان نام برد و در پی آن آمریکا با 1431000 پرسنل، هند با 1325000
نفر، کره شمالی با 1190000 هزار نفر، روسیه با 768500 هزار نفر، پاکستان
با 630400 نفر، کره جنوبی با 630000 نفر، ایران با 534000 نفر، ترکیه با
510600 نفر و سرانجام ویتنام با 482000 نفر در رتبههای بعدی جای دارند.
غافلگیری آقای بازیگر روی فرش قرمز/ خنده و گریه تماشاگران برای یک فیلم
روز سوم سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر اولین روزی بود که اهالی رسانه حال بهتری نسبت به روزهای قبل داشتند.
در
نشست رسانهای اول روز سوم، منتقد فیلم از شیوه برگزاری نشست رسانهای
جشنواره فیلم فجر انتقاد کرد و آن را رعایت نکردن ساحت عوامل فیلم و منتقد
دانست. کارگردان «جشن تولد» هم از مسئولان فرهنگی و وعدههای آنها نقد
کرد.
نشست
خبری دوم در شرایطی برگزار شد که به دلیل مورد پسند واقع نشدن فیلم
«دلبری» اصحاب رسانه با عوامل فیلم چندان مهربان نبودند و انتقادات زیادی
از سوی آنها به عوامل و فیلم مطرح شد.
همچنین
نشست فیلم «آخرین بار کی سحر را دیدی؟» با انتقاد تهیه کننده از مصاحبه
ژاله صامتی و واکنش خبرنگاران و منتقد برنامه حاشیه ساز شد. تهیه کننده
فیلم با ادعای اینکه اسناد و مدارک تسویه حساب ۹۷درصدی در سازمان سینمایی
موجود است، گفت : یک سکه بهار آزادی به کسی می دهم که چک پاس نشده زیر یک
میلیون تومان از من بیاورد.
عوامل
فیلم «قیچی» که در بخش هنر و تجربه اکران میشد قبل از نمایش فیلم روی فرش
قرمز حاضر شدند و با تهیه یک کیک تولد عباس غزالی که امروز روز تولدش بود
را غافلگیر کردند. البته بنا بر شنیده ها امروز روز تولد محمد حیدری دبیر
جشنواره هم بوده است.
ساعت
18:30 روز سوم فیلمی به نمایش درآمد که نه تنها روی تمام صندلیها جای
خالی نمانده بود و تماشاگران حتی روی پله های سالن نمایش به تماشای فیلم
«ابد و یک روز» ساخته سعید روستایی بیست و شش ساله نشستند.
تماشاگران
با این فیلم خندیدند گریستند و در نهایت با تشویقهای بیامان تا پایان
تیتراژ فیلم سالن را ترک نکردند. «ابد و یک روز» امروز خستگی اصحاب رسانه
را از تنشان به در کرد و می توان گفت اولین فیلمی بود که در این سه روز
جشنواره تماشاگران آن را پسندیدند.
اما متاسفانه اتفاق نامناسبی که
در روز گذشته رخ داد مربوط به حضور زیاد غیر رسانهای در جشنواره بود چراکه
برای با توجه به محدودیت هایی که برای صدور کارت مسئولان وعده داده بودند
محقق نشد و بسیاری از خبرنگاران برای تماشای فیلمهای روز گذشته پشت دربهای
سالن ماندند.
حضور
خودروهای نیروی انتظامی گشت ارشاد در کاخ جشنواره و محوطه برج میلاد علاوه
بر تذکر به پوشش، به منظور ایجاد امنیت در نظر گرفته شده است.
گفتنی
است؛ ابراهیم حاتمی کیا، کمال تبریزی، حامد کمیلی، حسن فتحی، مریلا زارعی،
عباس غزالی، علیرام نورایی، عادل فردوسی پور، لاله افتخاری، سردار منتظر
المهدی، حجت الله ایوبی، عبداله اسکندری، محمد خزاعی، عادل فردوسی پور،
اکبر زنجانپور، غلامرضا رمضانی، محمد رضا شرف الدین، هومن سیدی، حبیب ایل
بیگی، حسین پاکدل، ریما رامین فر، عاطفه رضوی، مسعود اطیابی، علیرضا شجاع
نوری، پیمان معادی، پگاه آهنگرانی، باران کوثری، احمد مهرانفر، رابعه مدنی،
طناز طباطبایی، محمد حسین فرحبخش، نرگس آبیار، مازیار میری، امیر جعفری،
نوید محمد زاده، و ابوالقاسم طالبی کسانی بودند که در روز سوم در کاخ
جشنواره حضور داشتند.
آیا تعطیلی دو روزه عملی میشود؟
خبرها حاکی از آن است که بررسی پیشنهاد تعطیلی پنجشنبهها بهصورت
سراسری در کمیسیونهای تخصصی دولت به پایان رسیده است و این پیشنهاد برای
عملیاتی شدن به هیات دولت ارسال شده است. صرفهجویی در مصرف انرژی یکی از
دلایل طرح چنین پیشنهادی است.
روزنامه
دنیای اقتصاد: خبرها حاکی از آن است که بررسی پیشنهاد تعطیلی پنجشنبهها
بهصورت سراسری در کمیسیونهای تخصصی دولت به پایان رسیده است و این
پیشنهاد برای عملیاتی شدن به هیات دولت ارسال شده است. صرفهجویی در مصرف
انرژی یکی از دلایل طرح چنین پیشنهادی است.
کارشناسان معتقدند:
«تعطیلات دو روزه آخر هفته و حذف بینظمیهای موجود در تقویم تعطیلات کشور،
امکان برنامهریزی برای سفرهای کوتاه به مناطق اطراف شهرهای بزرگ و رونق
گردشگری را نیز فراهم خواهد کرد.» علاوه بر این فراهم شدن زمان کافی برای
فراغت، بازده کاری را افزایش خواهد داد.
معاون توسعه مدیریت و منابع
انسانی استاندار کهکیلویه و بویراحمد از ارائه پیشنهاد تعطیلی روز
پنجشنبه بهصورت کشوری به هیات دولت خبر داده و گفته است که هیات دولت در
این باره تصمیم خواهد گرفت. مجید محنایی صرفهجویی در مصرف انرژی را
بهعنوان دلیل طرح این پیشنهاد عنوان کرده است. به گزارش «دنیای اقتصاد»
طرح تعطیلی آخرهفته مدتها است که از مطالبات فعالان کسبوکار، کارمندان و
کارفرمایان است؛ طرحی که به اعتقاد کارشناسان میتواند اثرات مهمی در رشد
بخشهای مختلف اقتصاد اعم از گردشگری داشته باشد.
با این وجود هنوز
در اولویتهای مجلس و دولت قرار نگرفته است. در همین خصوص محمدرضا خائف،
عضو کمیسیون گردشگری اتاق تهران تاثیر تعطيلات آخرهفته را بهصورتی دوسويه
بر اقتصاد بررسی کرده و میگوید: «تعطیلات آخر هفته از يكسو با كاهش
زمانهای كار فرصتی برای تمدد روان كاركنان و شاغلان فراهم میآورد و از
این طريق بهرهوری را افزايش خواهد داد و همچنین مصرف انرژی و استهلاك در
محيطهای كار را كاهش میدهد؛ از سوی ديگر بخشهای ديگر اقتصادی و وابسته
به فعاليتهای مربوط به اوقات فراغت نظیر گردشگری را فعال میكند و به نوعی
ديگر باعث افزايش رشد اقتصادی خواهد شد.»
اسرافیل شفیعیزاده،
استاد دانشگاه نبریکا اسپانیا نیز پیشتر به «دنیای اقتصاد» گفته بود:
«تعطیلات دو روزه آخر هفته و حذف بینظمیهای موجود در تقویم تعطیلات کشور،
امکان برنامهریزی برای سفرهای کوتاه به مناطق اطراف شهرهای بزرگ را فراهم
کرده و این اتفاق با ایجاد پیوندهای هرچه بیشتر جوامع شهری و روستایی سبب
رشد مناطق کمتر توسعهیافته چه از بعد فرهنگی و چه از منظر اقتصادی
میشود.» این کارشناس یکی دیگر از نتایج تعطیلات دو روزه آخر هفته را
اینچنین عنوان کرده بود: «فراهم شدن زمان کافی برای فراغت، باعث تجدید قوای
نیروی کار شده و از این حیث بازده کاری را افزایش و رتبه کشور را در
شاخصهای کسبوکار بهتر خواهد کرد. علاوهبر این چنین فرصتی، با دادن زمان
کافی برای تفکر و پرداختن به دیگر فعالیتها، باعث ارتقای سواد، سطح بینش و
آگاهی جامعه میشود.»
پنجشنبه یا شنبه؟در
عین حال، این طرح به اشکال مختلف ارائه میشود؛ برخی به تعطیلی
پنجشنبهها در کنار جمعهها و برخی دیگر به تعطیل کردن شنبهها و جمعهها
اشاره میکنند. اما کدام پیشنهاد صحیحتر است؟
به باور غالب
کارشناسان، تعطیلی پنجشنبهها سبب خواهد شد ارتباط کاری بخشهای اقتصادی
کشور به مدت چهار روز با دنیا قطع شود و این وضعیت هزینههای زیادی را به
اقتصاد کشور تحمیل خواهد کرد. در واقع با احتساب دو روز تعطیلی پنجشنبه و
جمعه در ایران و دو روز شنبه و یکشنبه در اغلب کشورهای دنیا، به چهار روز
تعطیل برخواهیم خورد که عملا امکان برقراری مراودات کاری و اقتصادی با
کشورهای دیگر را غیرممکن خواهد کرد. بدیهی است در شرایط کنونی که
هدفگذاریهای کلان توسعه کشور بر مبنای گسترش روابط با جهان خارج است،
چنین طرحی بسیار نامعقول و غیر منطقی است.
بنابراین گرچه تعطیلی دو
روز در هفته ما را یک گام به جهانی شدن نزدیک میکند، اما در صورتیکه
این اتفاق با دلایلی که برای همگان روشن باشد واقع نشود و زیرساختهای
فرهنگی و اجتماعی آن فراهم نباشد، تغییری ظاهری است که اجرای آن هزینههای
زیادی را به دنبال خواهد داشت. فعالان کسبوکار معتقدند تعطیلی دو روز آخر
هفته زمانی معنا مییابد و بهعنوان یک ضرورت مطرح میشود که شاخصهای
اقتصادی ما را ارتقا دهد و باعث رشد و توسعه پایدار شود؛ اتفاقی که به باور
آنها درصورت تعطیلی پنجشنبه در کنار جمعه، نهتنها محقق نخواهد شد که
بهدلیل کاهش روزهای مفید کاری در هفته مانعی برای روند رو به جلوی تحول
اقتصادی کشور بهشمار میرود.
از سوی دیگر همانطور که اشاره شد
موافقان طرح ساماندهی تعطیلات معطوف به تعطیلی دو روز آخر هفته، دلایلی را
برای تاکید بر لزوم پیگیری و اجرای این طرح بر میشمرند که کاهش ترافیک و
آلودگی هوا، توزیع سفرهای داخلی و نیز کاهش مصرف انرژی از آن دستهاند. در
واقع افزایش اوقات فراغت بازده کاری کارکنان را افزایش داده و نهتنها
هزینههای ظاهری یک روز تعطیلی بیشتر را جبران میکند بلکه در مجموع با
کاهش استهلاک ایجاد شده در محیطهای کاری و کاهش مصرف انرژی، ارزش افزوده
بیشتری را نصیب اقتصاد کشور میکند.
این درحالی است که در صورت
تعطیل شدن پنجشنبه به جای شنبه، علاوهبر اینکه در عمل چندان اثر مثبتی را
برای رشد و توسعه اقتصادی کشور شاهد نخواهیم بود که با ایجاد وقفه یک روزه
دیگر در ارتباط با تعاملات جهانی، هزینههای هنگفتی را نیز متحمل خواهیم
شد. در این زمینه نیز خائف، عضو کمیسیون گردشگری اتاق تهران به تجربه
کشورهای عربی اشاره کرده و میافزاید: «اين كشورها ضمن در نظر گرفتن مسائل
فرهنگی و دينی، برای حفظ حداكثری ارتباط با ديگر كشورها كه دو روز شنبه و
يكشنبه تعطيلی آخر هفته آنها است، جمعه و شنبه را بهعنوان تعطيلات آخر
هفته خود برگزيدهاند و به نظر میرسد اين الگو به دليل اشتراكات فرهنگی و
دينی برای ايران نيز قابل اجرا است.»
راهکارهای عملیاما چه راههایی برای عملی شدن طرح ساماندهی نظام تعطیلات کشور که سالها است پرونده آن باز مانده وجود دارد؟
در
این باره نیز کارشناسان نظرات گوناگونی داشته و پیشنهادهای مختلفی را
ارائه کردهاند که از آن جمله باید به راهحل سینا کلهر، پژوهشگر مرکز
پژوهشهای مجلس اشاره کرد. کلهر میگوید: «برای كنترل تعطيلات متغير تقويم
كه يكی از دلايل مهم مورد توجه قرار گرفتن بحث تعطيلات در ميان كارشناسان و
مسوولان كشور بوده، لازم است يك سيستم برنامه ريزی متغير نيز وجود داشته
باشد تا از اين طريق آشفتگیها به حداقل برسد.» وی میافزاید: «در 2 ماه
پايانی هر سال، دولت میتواند تقويم تعطيلات كشور را برای سال بعد اعلام
كند و به اين ترتيب امكان برنامهريزی برای خانوادهها، سازمانها و ادارات
دولتی و خصوصی نيز محفوظ خواهد ماند.» كلهر با تاكيد بر اقدامات و
برنامههای گام به گام و پرهيز از ارائه راهحلهای مقطعی تاکید میکند:
«در اين روش انعطاف زيادی وجود دارد و میتوان در هر سال با توجه به شكل
قرار گرفتن تعطيلات، تصميمات مقتضی را اتخاذ كرد. برای مثال اگر در يك سال
عيد غدير و قربان مصادف شد با شهريور، در آن سال میشود فاصله ميان اين دو
عيد را تعطيل اعلام و در عوض چند تعطيلی ديگر را حذف كرد. همچنين اين در
خصوص تعطيلاتی كه با مناسك خاصی همراه نباشند صدق میکند.» او ادامه
میدهد: «در اين صورت نهتنها به حساسیتي دامن زده نمیشود بلکه با تاكيد
بيشتر بر برخی مناسبتها، امكان گفتمان در اين خصوص نيز به بهترين صورت
فراهم شده و به اين ترتيب از مقاومتها كاسته میشود.»
دکتر ناصر
رضايی عضو پژوهشكده گردشگری سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری نیز
معتقد است که برای گذشتن از سد این حساسيتها، آن هم با كمترين هزينه،
لازم است ميان دستگاهها و نهادهای مسوول و درگير با اين طرح، نوعی همدلی
ايجاد شود و در غير اين صورت، راهحلی كه وجود خواهد داشت حركتی آهسته و
پيوسته و مبتنی بر مطالعه و شكلگيری گفتمان در باب اين موضوع است. حسین
ساسانی عضو اتاق بازرگانی تهران و رئیس کمیته توسعه پایدار فرهنگستان علوم
یکی دیگر از افرادی است که در این باب به ارائه راهحل پرداخته است. وی در
اینباره اظهار میکند: «برای باز شدن گره طرح ساماندهی تعطیلات، تمرکز بر
تعدیل تعطیلات تقویم رسمی کشور و پس از آن تعطیلی دو روز آخر هفته،
اشتباهی محض است؛ عاملی که در تمام این سالها مانع به نتیجه رسیدن این طرح
شده است.»
ساسانی اضافه میکند: «لزوم کاهش تعداد روزهای تعطیل به
نفع افزایش یک روز تعطیل به آخر هفته، غیرقابل انکار اما در حال حاضر نشدنی
است؛ چرا که با مقاومتهای زیادی مواجه شده و عملا مساله ساماندهی
تعطیلات با محوریت تعطیلی دو روز آخر هفته را به محاق خواهد برد.» وی
پیشنهاد میدهد که بهتر است این پروژه در چند فاز انجام شود؛ فاز اول تصویب
تعطیلی روز شنبه است و فاز بعدی تعدیل روزهای تعطیل رسمی تنها در اینصورت
است که از حساسیتها کاسته شده و این طرح عملی میشود.
همه اینها
درحالی است که معاون گردشگری سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری
نیز چندی پیش اعلام کرد استانداریهای كشور نیز بر سر تعطیلی دو روز آخر
هفته اجماع نظر دارند. وی اما تصميمگيری نهايی درمورد ساماندهی تعطيلات را
مستلزم يك نگاه كلان دانست و گفت: «برای این موضوع، نهادهایی نظير سازمان
ميراث فرهنگی، وزارت كشور، وزارت آموزش و پرورش و ديگر مجموعههای ذیصلاح،
نشستهايی انجام داده و اسنادی تدوين کردهاند و حتی جمعبندیهايی صورت
گرفته است اما اين مهم بايد با طی يك همكاری و مشاركت بين دستگاهی حاصل
شود.» با وجود همه این اظهارنظرها و درحالیکه هر از چندگاهی پرونده مفتوح
طرح ساماندهی تعطیلات از سوی مسوولان مختلف ورق میخورد، اما دقیقا مشخص
نیست که متولی اصلی این طرح چه نهادی است و چرا درحالیکه همگان با آن
موافقند به مرحله اجرایی نمیرسد!